لوگوی شرکت Rockstar Games در میان معروفترین نمادهای صنعت بازیهای ویدئویی است؛ طرحی که بر عناوین پرفروشی نظیر Grand Theft Auto V و Red Dead Redemption 2 نیز مهر شده است. اما آیا تا به حال به این فکر کردهاید که این لوگو در ابتدا به چه صورت طراحی شده بود؟ یا اینکه برند شرکت Rockstar در آغاز چگونه خلق شد؟ خب، این مسئلهای است که ما را مجاب به تحقیق و بررسی کرد. در طی ماههای گذشته، تیم Time Extension با تعدادی از اعضای سابق این شرکت تماس گرفت تا درمورد هویت ریشهی لوگوی Rockstar Games پرس و جو کند. اما پیدا کردن پاسخ این مسئله، بسیار سختتر از چیزی بود که در ابتدا فکرش را میکردیم؛ چرا که اکثر این سازندگان قدیمی، پاسخهای متفاوتی را به ما ارائه میدادند!
برخی گفتند که شاید آقای «اریک هِیز» (Eric Haze)، طراح گرافیک آمریکایی اهل نیویورک، این آیکون را طراحی کرده باشد. اما آقای Haze هرگز پاسخ ایمیل ما را نداد و ما هیچ مدرک دیگری برای تایید این مسئله پیدا نکردیم. در همین حال، سایر منابع، ما را به سمت کتاب Jacked: The Outlaw Story of Grand Theft Auto اثر David Kushner سوق دادند. نویسندهی این کتاب، ادعا کرده بود که آقای Jeremy Blake، طراح هنری سابق شرکت راکستار مسئول طراحی این لوگو بوده است. آقای Blake متاسفانه در سال 2007 فوت کردند، بنابراین ما نمیتوانستیم درستی این مسئله را از وی بپرسیم. همچنین با آقای Kushner، نویسندهی کتاب هم نتوانستیم تماس بگیریم.
ما به پرسش از اطرافیان ادامه دادیم. درست زمانی که ناامید شده بودیم، خانم Karen Scott، طراح سابق شرکت راکستار به پیام ما پاسخ داد. او تایید کرد که آقای Blake، خالق لوگوی معروف شرکت راکستار بوده است، البته با کمک این خانم! و خب نکته بهتر این است که او مایل بود که با ما در این باره صحبت کند.
خانم Scott قبلا در مصاحبهای مرتبط با شرکت راکستار شرکت نکرده بود؛ البته تا جایی که ما در جریان هستیم. اما در طی تماس ویدئویی یک ساعتهای که با وی داشتیم، او داستان فوقالعادهای که از دوران فعالیتش در شرکت راکستار و نحوهی خلق این لوگو داشت را برایمان تعریف کرد.
به گفتهی خانم Scott، او در اوایل سال 1998 وارد شرکت راکستار شد. قبل از آن، او همراه با آقای Blake در یک شرکت مشاورهی دیجیتال به نام Nicholson در شهر نیویورک کار کرده بود. او میگوید:
"این مربوط به مدتها سال پیش است. منظورم این است که، حقیقتا این مسئله به بیش از 25 سال پیش بازمیگردد... ما در شرکت Nicholson در نیویورک کار میکردیم؛ که خب در ساختمان Puck Building در نیویورک قرار داشت. از آنجایی که من و آقای Blake در صندلیهای کنار هم مینشستیم و او در آن زمان با Theresa Duncan کار میکرد، ما با یکدیگر آشنا شدیم. ما تقریبا 25 سال سن داشتیم. خیلی جوان بودیم. یکی از قراردادهایمان مربوط به Metropolitan Museum of Art میشد و آن زمان به قدری برایمان هزینهبر شد که ما بسیاری از مشتریان خود را از دست دادیم و شرکت مجبور به تعدیل نیرو شد."
به گفتهی خانم Scott، این آقای Blake بود که او را به تاسیسکنندگان شرکت راکستار معرفی کرد و باعث شد که او شغل جدیدی در داخل مجموعهی Take-Two داشته باشد. او به یاد میآورد که آقای «سم هازر» (Sam Houser)، یکی از بنیانگذاران اصلی شرکت راکستار، در یکی از نمایشگاههای هنری با آقای Blake آشنا شده بود. از آنجایی که هم آقای هازر و هم آقای Blake به فیلمهای Stanley Kubrick علاقهمند بودند و شوخ طبعی مشابهی داشتند، به سرعت با یکدیگر دوست شدند. آقای هازر از Blake دعوت کرد تا در شرکت جدیدش، برای او کار کند و خب این هنرمند، بعدها خودش هم خانم Scott را به همکاری دعوت کرد. خانم Scott ادامه میدهد:
"هیچ کس ما را نمیشناخت. ما به قدری بودجهی کمی داشتیم که وقتی اکنون، با جایگاه فعلی شرکت راکستار، به آن فکر میکنیم، واقعا خندهدار است. زمانی که ما به آنجا رفتیم، با خودمان میگفتیم "اوه، خدای من!". ما در کوچکترین و تنگترین دفتری که میتوانید تصور کنید، کار میکردیم. من به یاد دارم که در یک مقطع کاری، حتی یک میز هم نداشتیم! فقط یک جعبه کارتن در آنجا بود که من باید کارهایم را روی آن انجام میدادم. ما فقط هفت نفر بودیم. به جز Blake و من، Jamie King و Gary Foreman آنجا بودند، سم و دن هازر بودند، و همچنین Terry Donovan."
زمانی که Scott وارد این استارت آپ شد، هنوز برای آن نامی انتخاب نشده بود. اما در نهایت، نام Rockstar برای آن برگزیده شد. قدم منطقی بعدی این بود که یک لوگوی جذاب برای آن طراحی شود. بنابراین Blake و Scott شروع به کار برروی یک طرح کردند. خانم Scott به یاد میآورد که نگرانی رئیس این بود که لوگوی نهایی، برروی یک استیکر ظاهر خوبی داشته باشد. چرا که برنامهی تبلیغاتی و مارکتینگ شرکت این بود که استیکرهای لوگوی شرکت را در محیطهای عمومی، مثل باجههای تلفن و دیوارها نصب کند تا آگاهی نسبت به این شرکت افزایش یابد. خانم Scott به یاد میآورد:
"این اولین چیزی بود که به آن فکر کردیم. خب، پس باید تبدیل به یک استیکر شود. لوگوی شرکت باید یک استیکر باشد و چسب قویای داشته باشد که به راحتی کَنده نشود. حتی اگر تلاش کنید! درست از همانهایی که وقتی به عنوان یک کودک در دههی هفتاد، به دور تخت خواب خود میچسباندید، هرگز کنده نمیشد. بنابراین طرح آن قرار است برروی چیزهایی باشد که وقتی میچسبانید، حتی اگر قسمتهاییش جدا شود، خودش کامل کنده نشود. بنابراین فرم فاکتور لوگوی نهایی کم کم در ذهنمان شکل گرفت. پس باید آن شعاعهای گرد را در لبهها داشته باشد. سپس حرف R را با فونت Helvetica Neue را طراحی کردیم. و آن رنگ طلایی یا طلاییِ زرد رنگ، حال و هوای دههی هفتاد را داشت و شبیه لوگوهای اول Kodak بود و شدیدا وایب موسیقیهای راک نسلهای قبل را داشت!"
"زمانی که به آن لوگو نگاه میکنم، شدیدا مرا به یاد Jeremy میاندازد. در زمینهی اجرا و مدیا، بیشتر مسئولیت خلق این لوگو با من بود. مثلا من به مواردی مثل "بیا طوری طراحی کنیم که مناسب تمام این شرایط مختلف باشد. این کوچک است. این بزرگ است." توجه میکردم. اما در زمینهی طراحی و سادگی، نمیتوانم بگویم که از زیبایی شناسی من خلق شده است. بلکه کاملا هنر Jeremy بود. توصیفش سخت است. کار کردن با او خوب بود. او آدم فوقالعادهای بود. من نمیدانم که در زمینهی خلق آثار، بقیه افراد چه همکاری و ارتباطی با او داشتند. اما او در حین کار با من خیلی خوب بود. او مرا به همه جا میبرد. مثلا او دوستی در Brooklyn داشت که در زمینهی انیمیشنهای محرک برای برخی از پروژههایش به او کمک میکرد. او چیزهای خندهدار و بامزهای به من میگفت.
در آن زمان، راکستار مثل سایر کمپانیهای بزرگی که Scott در آنها کار کرده بود، نبود. هیچ مسیر و قانونی وجود نداشت، بنابراین همه چیز معمولا خیلی دیوانهوار بود. با این حال، یک حس مشترک «ما در برابر دنیا» در شرکت وجود داشت که باعث میشد در همان آغاز، کار در این شرکت برای هنرمندان جوان بسیار جذاب به نظر برسد. حتی با وجود اینکه کارها از کنترل خارج میشد.
"ما به عنوان یک گروه به رستورانها میرفتیم و در هر یک از اینها، از رستوران به بیرون پرت میشدیم! بد بود و من باید به آنها توضیح میدادم که در ایالات متحدهی آمریکا، مردم اسلحه دارند و آنها نمیتوانند همینطوری با یکی وارد دعوا شوند! شما نمیدانید که طرف مقابل شما به چه چیزهایی مجهز است. ما حتی حلقههای کلاس هم ساختیم. برای ما، درست مثل یک فرقه شده بود. ما به قدری کوچک بودیم که بتوانیم ریسک کنیم."
اما در نهایت، همه چیز خیلی قاطی پاتی شد و درست بعد از اینکه Scott حامله شد، او میدانست که نمیتواند کودک خود را به عنوان بخشی از لایف استایل راکستار بزرگ کند. او در این باره توضیح میدهد:
"دیوانهوار شده بود. در آنجا واقعا همه چیز دیوانهوار بود. سپس Jeremy از شرکت خارج شد و من هم همراه با او استعفا دادم. من تصمیم گرفتم که با او خارج شود. چون اونجا همه چیز آشفته شده بود و من فکر میکنم که برای ما... محیطی نبود که من احساس کنم که میتوانم در آن بمانم. سپس زمانی که راکستار شروع کرد به بزرگ و معروف شدن، زمانی بود که اتفاقات عجیبی در اطراف شروع به رخ دادن کردند."
خانم Scott در سال 2000 همراه با Blake از راکستار جدا شد. او بعدها برای شرکت Palazzo Intercreativ در شهر Seattle شروع به کار کرد. درحالی که Blake به خلق و نمایش طرحهای هنری خود ادامه داد و در نهایت به خلق کاور آلبوم Sea Change اثر Beck در سال 2002 و محصول رمانتیک Punch Drunk Love اثر Paul Thomas Anderson در سال 2002 کمک کرد. او بعدها، قبل از مرگش، به عنوان فریلنس به شرکت راکستار بازگشت. امروز، خانم Scott نسبت به زمانی که در این شرکت کار میکرد، دو احساس متناقصِ علاقه و ناباوری را دارد. او به خصوص با علاقه و شیفتگی به Blake مینگرد و کارهای همکار سابق خود را مورد تحسین و ستایش قرار میدهد.
"اگر اکنون به کارهای Jeremy نگاه کنید، واقعا افسانهای هستند. آنها واقعا زیبا هستند. من در آن زمان، به اندازهی حالا، آنها را تحسین نمیکردم. دلیلش این است که آن زمان میگفتم "چرا میز انقدر تکان میخورد؟" خب دلیلش این بود که ما فضای بسیار کوچکی داشتیم. Jeremy واقعا انسان خاصی بود."
شما چه نظر و دیدگاهی درمورد لوگوی آیکانیک و فراموش نشدنی شرکت Rockstar Games دارید؟ مطمئنا این لوگو برای بسیاری از ما که با بازیهایی نظیر Grand Theft Auto و Bully بزرگ شدهایم، شدیدا نوستالژیک و پرخاطره است.
منبع: TimeExtension
نظرات