نقد و بررسی بازی Battlefield V
دو سال پیش شرکت دایس با انتشار عنوان «بتلفیلد 1» تقریبا موازنه سری را از نو چید و بعد از چندین شماره که با جنگهای مدرن به استقبال طرفداران میرفت، همه را شگفتزده کرده و سری به دوران جنگجهانی اول زد. خیلی از طرفدران در نسخه جدید از این سری، انتظار بازگشت دایس به جنگ مدرن را داشتند اما بعد از شایعات و بعد هم معرفی رسمی بازی، که تایید شد در جنگ جهانی دوم سپری خواهد شد، بسیاری از طرفداران جنگ مدرن، سرخورده شدند. البته تا حدودی نیز میشد این پیشبینی را داشت زیرا تمامی گزینههای ساخت بازی، برای توصعه یک عنوان دیگر از جنگجهانی روی میز بود. البته از اتفاقات و حاشیههایی که از روز اول معرفی این بازی تا به همین امروز برای این عنوان و شرکت سازنده اتفاق افتاد هم نباید غافل شد. از حضور زنان در صف اول جنگ، و اعتراضاتی که در پی این اتفاق از سمت بعضی از طرفداران صورت گرفت تا صحبتهای جنجالی سازندگان بازی، که این اشخاص را افرادی تحصیل نکرده خطاب کرده و اعلام کردند: «اگر این عنوان را دوست ندارید پس آن را نخرید»، گرفته، تا رکود قابل ملاحضه فروش بازی و فاجعهای که در تاریخ پیشفروش این سری بازی برای EA رقم زد. یک ماه تاخیر برای جبران اشتباهات و رفع مشکلات بتای بازی (و البته تاریخ همزمان انتشارش با عنوان بزرگ RDR2) نیز پاسخگو نبود و هم اکنون که این نقد در حال نگارش است، میتوانید بازی را قیمت 35$ و با شعار «بازگشت بازیکنان به سری» از فروشگاههای پلتفرمهای مختلف خریداری کنید! بهرحال بازی بعد از فراز و نشیبهای فراوان منتشر شد و فارق از تمامی حواشیها، در این نوشته با هم نگاهی خواهیم داشت به چگونگی عملکرد عنوان «بتلفیلد 5».
در اولین نگاه شاید تفاوت چندانی بین این عنوان و بتلفیلد 1 وجود نداشته باشد اما باید گفت که تفاوتها بیش از چیزی است که فکر میکنید و متاسفانه به علت شباهت بسیار بالای بصری این بازی با عنوان پیشین خود، تا زمانی که خودتان آن را تجربه نکنید، متوجه کلیت موضوع نخواهید شد. سیستم گیمپلی بازی به کلی تغییر کرده و با حالت جدیدی از Recoil و یا لگد اسلحه مواجه هستیم. اگر به زبان سادهتر بخواهم بگویم، در ابتدای استفاده از هر سلاح کنترل آن برایتان دشوار به نظر خواهد رسید اما کافی است تا به استفاده از آن ادامه بدهید تا بعد از گذشت مدت زمانی مشخص، کابرد آن را یاد گرفته و شاهد تغییرات مثبتی در بازی خود باشید. شخصی سازی سلاح دوباره به سری بازگشته و البته محدود به تغییر دوربین و مگسک و رنگ اجزای بدنه اسلحه میشود. در سوی دیگر شاهد قابلیتها و به اصطلاح Perk برای هر سلاح هستیم که تاثیر مستقیمی بر نوع استفاده آن سلاح دارد. Perkهای خاصی نیز برای هرکلاس در نظر گرفته شده که بازیکن میتواند بسته به سبک بازی خود آن را تغییر دهد. برای مثال یکی از Perkهایی که برای کلاس ریکون یا همان اسنایپر در نظر گرفته شده، این امکان را برای بازیکن فراهم میآورد که با شلیک هر گلوله به سمت دشمن، مکان او در نقشه برای افراد خودی مشخص میشود!
صحبت از Spotکردن شد. این قابلیت بطور کلی از این بازی حذف شده و دیگر قادر نیستید با فشردن متداوم یک دکمه، محل دشمنان را در نقشه مشخص کنید. تنها کلاسی که قابلیت این کار را دارد ریکون است و آن هم به واسطه استفاده از دوربین و یا شلیک یک منور بر آسمان محل قرارگیری دشمنان امکانپذیر خواهد بود. حذف این قابلیت نکات مثبت و منفیای بهمراه دارد. حذف آن باعث شده که دیگر بازیکنان با استفاده از روش Spot Spaming اقدام به دیدن بازیکنان حریف نکنند و حالا بیشتر حواسشان به میدان نبرد باشد. از سوی دیگر این کار باعث بالا رفتن تعداد کمپرها شده و حالا ممکن است در هر گوشه و کناری فردی در سایهها منتظر شما باشد که مشکلات زیادی را برایتان به وجود خواهد آورد. باید دید آیا دایس در آینده اقدامی برای حل این مشکل خواهد کرد یا خیر.
بخش دیگری که تغییرات بسیار بزرگی را در خود دیده، قابلیت Revive کردن همتیمیها است. در گذشته تنها کلاس «مدیک» قادر به انجام این کار بود اما حالا تمامی کلاسها میتوانند دوستان خود را دوباره به بازی برگردانند. البته این کار با محدودیتهایی همراه است. در صورتی که مدیک نباشید، فقط میتوانید هم گروهیهای خود را Reviveکنید که محدود به سه نفر میشود، و اینکه انجام این کار مدت زمان بیشتری را به خود اختصاص میدهد. این کار باعث شده که همکاری در گروهها بیشتر شده و حالا همتیمیها توجه بیشتری به یکدیگر دارند. تنها مشکلی که در Reviveکردن شاهدش هستیم، تشابه دکمه ریوایو با تعویض سلاح روی زمین است و این کار بارها و بارها باعث خواهد شد تا به جای کمک به همتیمی، سلاحتان را با سلاح او عوض کنید!
شاید از محدودیتهای مهمات و سلامتی در این بازی شنیده باشید. در بدو ورود، مهمات بسیار کمی در اختیار دارید و باید دقت بیشتری در استفاده از آنها به خرج دهید. البته راههای مختلفی برای بدست آوردن مهمات وجود دارد. میتوانید بعد از کشتن هر شخص مقدار کمی گلوله از روی او بردارید و یا با رسیدن به نزدیکترین جعبه مهمات، جیبهای خود را پر کنید! میزان سلامتی نیز حالا بلوکبندی شده و دیگر با استراحت در پشت سنگر بطور کامل پر نخواهد شد. برای مثلا اگر سلامتی شما به 45 درصد برسد، بیشترین حدی که با استراحت پر خواهد شد، 50 است و برای پر کردن کامل باید از بسته کمکهای اولیه استفاده کنید. هر بازیکن در ابتدای کار یک بسته سلامتی بهمراه دارد که میتواند در هر لحظه از آن استفاده کند اما بعد از آن دیگر شانس پر کردن نخواهد داشت، مگر اینکه دوباره از سمت یک مدیک، و یا جعبههای موجود در نقشه، بسته کمکهای اولیه تهیه کنید. پس بهتر است حواستان را جمع کنید و مثل گذشته چشم بسته به دل دشمن نزنید! از سوی دیگر کمتر شدن مدت Time to Kill (میزان آسیبی که قبل از مردن میتوانید تحمل کنید)، شما را به سوی دقت بیشتر در بازی سوق میدهد.
قابلیت ایجاد سنگر و ساختوساز از المانهایی که است به این بازی اضافه شده؛ هر بازیکن قادر است تا در مکانهایی از پیش تعیین شده، اقدام به ایجاد سنگر و دیوار برای مقابله با هجوم دشمن کند که در این بین کلاس ساپورت با سرعت بسیار بیشتری میتواند این کار را انجام دهد. در ابتدای معرفی این قابلیت، به شخصه فکر نمیکردم کاربرد آنچنانیای داشته باشد اما بعد از ترکیب تمامی تغییرات و محدودیتهایی که بالاتر به آنها اشاره شد، در کمال تعجب شاهد استفاده بازیکنان از آن هستیم و باید گفت بدون سنگر احتمال مقاومت و موفقیت بسیار پایینتر میآید.
تغییرات بسیار ریز دیگری مثل حذف کلاسهای الیت و بهماثها، ضدهواییهای متحرک، محدودیت مهمات در تانکها و هواپیماها، چاقوهای پرتابی و تقسیم قابلیتهای مختلف و نارنجکها در بین کلاسها هستیم که اشاره به تمامی آنها از حوصله این مطلب خارج است. ناگفته نماند که گروهها اکنون با گوش دادن به دستورات سرگروه خود و انجام آنها امتیاز میگیرند که در نهایت منجر به درخواست کمکهایی همچون V2 Rocket میشود که اگر به جا و در مکان مناسبی مورد استفاده قرار گیرد، میتواند در لحظات پایانی سرنوشت بازی را تغییر دهد.
سری بتلفیلد همیشه در بخش چندنفره زبانزد بوده است. بتلفیلد 5 نیز از این قاعده مستنثی نیست و باز هم شاهد مبارزات و جنگهای حماسی و پرهیجان هستیم. صدای فریاد سربازان و هواپیماهایی که از بالای سرتان میگذرند، لرزه به تنتان خواهد انداخت. کافیاست انفجار یک راکت V2 در نزدیکی خودتان را با پرت شدن توسط موج انفجار تجربه کنید تا به این گفته پی ببرید! درگیریها بشدت تاکتیکال، سختتر و با هیجان خاصی همراه هستند. اگر بتلفیلد 1 را تجربه کرده باشید، باید بگویم که هیجانی که این بازی برایتان در چنته دارد بسیار بیشتر از آن است؛ و باید گفت در حقیقت همین هیجانها و مبارزات حماسی است که بتلفیلد را تبدیل به محصول مورد انتخاب طیف بسیار زیادی از شوتر بازها کرده است. ترس وجود دشمن در گندمزار هیچگاه برایتان تکراری نخواهد شد. طراحی نقشهها به زیبایی انجام گرفته و هیچ کمبودی در آنها احساس نمیشود.
اگر بخواهیم جمعبندیای کلی از گیمپلی بازی داشته باشیم باید گفت که دایس توانسته با ایجاد تغییرات بنیادین، این ریسک را برعهده بگیرد و در کمال تعجب با موفقیت از این ریسک سربلند کند. اما مسئلهای که این موفقیت را تحت شعاع قرار میدهد، مشکلاتی است کلیت بازی با خود بهمراه دارد و در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
با اینکه این عنوان با تاخیر تقریبا یک ماهه منتشر شد، نبود محتویات کافی در نسخه اصلی بزرگترین ضربه را به پیکیره آن وارد کرده است. این محتوا نه در بخش گیمپلی بلکه در بخشهای دیگر این بازی به چشم میخورد. نبود بخشهایی از چندنفره که پیشتر تمامی آنها معرفی شده بودند بزرگترین کمبود بازی است. در این لحظه که این مطلب در حال نگارش است، بخش Tides of War با آخرین بروزرسانی به بازی اضافه شد. در کنار آن آخرین اپیزود از بخش تکنفره نیز منتشر شد که واقعا جای تعجب دارد! از طرفی دیگر بخش Co-Op هنوز آماده نیست و مد بتلرویال که اینجا با نام FireStorm شناخته میشود در نسخه نهایی وجود ندارد. حتی قابلیت شخصیسازی و رنگ کردن تانکها نیز با نوشته «به زودی» تعجب شما را دوچندان خواهد کرد. مورد بسیار عجیبتر نبود مد راش است که از اصلیترین و بخش جداییناپذیر بتلفیلد به حساب میآید. نتیجهگیریای که میتوان از وضعیت آشفته این بازی گرفت، اصرار شرکت EA برای انتشار آن در سال مالی این شرکت است. مشخصا دایس نتوانسته تا تاریخ انتشار بازی را تکمیل کند و حالا با نسخهای ناقص طرف هستیم. حداقل نکته مثبتی که در این بین میتواند تا حدودی ناراحتی طرفداران را کمتر کند، نبود هیچگونه Season Pass برای بازی است. بدین معنی که تمامی بستههای اضافهشونده و هرچیزی که قرار است در آینده به بازی اضافه شود، بصورت مجانی و برای همگان در دسترس خواهد بود. از سوی دیگر هیچ پرداخت درونبرنامهای که بتواند وزنه را به سمت بازیکنانی خاص سنگینتر کند وجود ندارد و آنها محدود به رنگ اسلحه و لباسها میشوند. صحبت از لباس به میان آمد. برای اولین بار در سری بازیکنان قادر هستند تا لباسهای خود را تغییر دهند که البته این کار تفاوت زیادی در دید بصری بازی ایجاد نمیکند زیرا در حین جنگ کسی به نوع پوشش همتیمی یا دشمنان اهمیت نمیدهد!
از کلیات چندنفره که بگذریم، بدنیست اشارهای نیز به بخش داستانی و تکنفره و البته فاجعهبار این عنوان داشته باشیم. این بخش که پیشتر و در بتلفیلد 1 با نام War Stories معرفی شد، حکایت سربازان گمنام از دل جنگ را برایتان بازگو میکند. تا کنون 4 مرحله از این حکایتها در منوی بازی دیده میشوند که آخرین آنها بعد از تقریبا 10 روز از انتشار بازی و با یک بروزرسانی در اختیار کابران قرار گرفت! این مراحل تا جایی که میتوانید تصور کنید، حوصله سربر، پوچ و کوتاه هستند. تمامی آنها تشکیل شده از رفتن از نقطه آ به ب و منفجر کردن مکانی که در نقشه نشانتان میدهد و بعد از نقطه ب به سمت ج برای فرار از منطقه، که انجام تمامی این کارها در هر مرحله، حتی نیم ساعت از زمان شما را نخواهد گرفت! تنها مرحلهای که تا حدودی رضایت شما را بهمراه خواهد داشت، آخرین مرحله و همانی است که با بروزرسانی اضافه شد! بعد از تجربه بخش تکنفره بتلفید 1 امیدوار بودیم شرکت دایس آن را پیشرفت داده و با محصول بهتری میزبانمان شود اما تمامی این امید و آرزوها برباد رفت!
گرافیک بتلفیلد 5 در یک کلام عالی است! به شخصه انتظار نداشتم این عنوان که در سالهای پایانی نسل کنسولها منتشر میشود تفاوت چندانی با عنوان قبلی خود داشته باشد اما باید بگویم که کاملا اشتباه فکر میکردم؛ و البته تمرکز همیشگی دایس برروی پلتفرم رایانههای شخصی نیز این نگرانی را بیشتر میکرد. محصول نهایی بشدت زیباست و با پیشرفتهای بسیار همراه بوده؛ افت فریمهای وحشتناکی که در ابتدای انتشار بتلفیلد 1 شاهد بودیم را اینجا تقریبا نداریم. مناظر و گرافیک بصری بسیار زیبا و کامل به نظر میرسند. مزارع و جنگلها پرپشت و انبوه و گندمزارها محل خوبی برای مخفی شدن از دشمن هستند. افکتهای انفجار و تخریبپذیری از بهترینهای این صنعت هستند و دایس بار دیگر قدرت خود را در این بخش ثابت کرد. البته هنوز هم باگهای بسیار ریزی در بعضی از موقعیتها دیده میشود که با توجه به حجم وسیع بازی قابل چشمپوشی هستند. از طرف دیگر صداگذاری خارقالعاده بازی را داریم. صداگذاریای که دیگر به امضای شرکت دایس و موتور قدرتمند فراستبایت تبدیل شده است. پیشرفت صداگذاری نسبت به شماره قبلی بازی واقعا جای تحسین دارد. کافی است تا از یک سیستم صوتی و یا هدست حداقل 5.1 استفاده کنید تا به این گفته پی ببرید. فریاد سربازان و وسایل نقلیه و تانکها و هواپیماها و انفجار همگی به طرز عجیبی زیبا هستند. دقت در صداگذاری را زمانی بطور کامل حس کردم که در نبرد کوهستانی برفی در نروژ، پشواک صدای تیرها در گوشم طنینانداز شدند و حتی فاصله و محل شخصی که در حال تیراندازی بود را بدون اینکه او را ببینم را میتوانستم تشخیص دهم!
متاسفانه تا انتشار بخش بتل رویال و کوآپ نمیتوانیم نظری در مورد آنها بدهیم و سعی خواهیم کرد بعد از انتشار، نگاهی جداگانه به این دو بخش داشته باشیم.
کلام آخر:
شاید در اولین نگاه بتلفیلد 5 را یکی کپی ناقص از بتلفیلد 1 بدانید اما مطمئن باشید که بعد از تجربه آن، نظرتان کاملا متفاوت خواهد بود. مشخصا دایس تمامی توان خود را برای ایجاد تغییر در ریشه بازی بکار گرفته و البته نتیجه کار نیز مثبت بوده است. تغییراتی که در عین لذت بخش بودن سختی خاصی را نیز به بازی اضافه کرده و همچنان هیجان و حماسه بتلفیلد را به دوش خود میکشد. اما از سوی دیگر عجله برای انتشار بازی ضربه بزرگی به پیکر محتوای آن زده است و با محصولی ناقص طرف هستیم که در آینده و با توجه به شناختی که از دایس داریم، امیدواریم تا برطرف شود. بخش تکنفره بازی را اگر بگویم نبودش بهتر از بودنش بود بیراه نگفتهام، اما بهرحال میتواند یکی دو ساعتی شما را مشغول کند. اگر از طرفداران سری بتلفیلد هستید و جنگهای عظیم و حماسی را به هرچیز دیگری ترجیه میدهید، بتلفیلد 5 شما را، حداقل از نظر گیمپلی ناامید نخواهد کرد؛ و اگر در این لحظه از کمبود محتوا راضی نخواهید بود، پیشنهاد ما تهیه این بازی در ماههای آتی است.
نظرات