طلوعی بر آخرالزمان | نقد و بررسی بازی Far Cry: New Dawn
سری فار کرای (Far Cry) همیشه حسی متفاوت نسبت به سایر عناوین شوتر اول شخص داشته است. قسمتی از این تفاوت به خاطر داستان غنی، آنتاگونیستهای به یاد ماندنی و کمپین تکنفرهی طولانی، و قسمتی دیگر به خاطر محیطهای وسیع، زنده و رنگارنگتر نسبت به بازیهای همسبک بوده است. پس از موفقیت چشمگیر فار کرای 3 که در سال 2012 منتشر شد، این سری خیلی بیشتر از گذشته در رادار بازیبازان نمایان شد و تعداد بیشتری با این بازی آشنا شده و انس گرفتند. شخصیت دیوانهی واس (Vaas) با صداپیشگی بینظیر مایکل ماندو (Michael Mando)، همواره در لیست عجیبترین و خفنترین آدم بدهای تاریخ بازیهای کامپیوتری باقی خواهد ماند. به جز شخصیتپردازی بهتر در شمارههای سوم، چهارم و حتی پنجم سری، بخش اکشن بازی هم شلوغتر، سریعتر و لذتبخشتر شد. اما سندروم یوبیسافت به سراغ فار کرای هم آمد و سازندگان آنقدر پشتسرهم از نام نیکوی این عنوان استفاده کرده و بازی ساختند که طبق یک نظرسنجی با جامعهی آماری چندهزار نفره، عدهی کمی از بازیبازان منتظر فار کرای: طلوع نو (Far Cry: New Dawn) بودند و بیشتر بازیبازان نسبت به این عنوان بیاطلاع بوده یا انتشار آن برایشان بیاهمیت بود.
فار کرای: طلوع نو، دنبالهای بر شمارهی پنجم سری است. اگر به خاطر داشته باشید، در پایان بازی پنجم، آمریکا توسط سلاحهای هستهای بمباران شده و زندگی مردم وارد فاز جدیدی گردید. اکنون، پس از 17 سال، این شمایید و Hope County که بر خلاف نامش، اثر زیادی از امید در آن دیده نمیشود. اکنون دنیای بازی با یک آخرالزمان کوچک (نه از جنس رمانهای ساموئل یُد و یا سرزمینهای زامبیزده) مواجه شده و در جایجایِ بازی، ردپای حیات وحش و آثار باقیمانده از قبل بمباران هستهای دیده میشود. از آنجایی که طلوع نو، ادامهای ناپیوسته برای شمارهی پنجم سری است، از نقشهی شمارهی پنجم هم استفاده کرده. البته این نقشه اکنون کمی تغییر کرده و با حال و هوای پساآخرالزمانی بازی هماهنگ شده است. با نقد فارکرای: طلوع نو، همراه بازی مگ باشید تا با هم ببینیم این عنوان تا چه حد توانسته ادامهای درخور برای فار کرای 5 بوده و پاسخگوی انتظارات طرفداران باشد.
افسانهی دو خواهر
داستان طلوع نو با میانپردهای نسبتاً طولانی و کامل شروع میشود که در آن کارمینا رای (Carmina Rye)، دختری که پس از اتفاقات شمارهی پنجم متولد شده، دربارهی زندگی پس از آخرالزمان میگوید. او تصویری از دنیای پیش از بمباران هستهای ندارد ولی خوب میداند مبارزه و از دست دادن خانه و دوست چه حسی دارد. وی از گروهی به نام Highwaymen میگوید که توسط دو خواهر دوقلو به نامهای میکی (Mickey) و لو (Lou) رهبری میشود. افراد Highwaymen تا بن دندان مسلح هستند و هیچ رحمی نسبت به سایر انسانها ندارند. صدای موسیقی پانک آنها از چندین متری شنیده میشود و گرافیتیهای صورتیشان همهی محل را پر کرده است. وقتی که کارمینا کودکی بیش نبود، افراد این گروه حمله کرده و محل سکونت او و خانوادهاش را به آتش کشیده بودند و اکنون او حس کینهی شدیدی نسبت به Highwaymen دارد.
از طرفی شما نقش کاپیتان یک گروه دیگر را بازی میکنید که در حال انتقال قطاری پر از بارهای ارزشمند از یک نقطه به نقطهای دیگر است. افراد میکی و لو قطار شما را منفجر میکنند و وسایل شما را به غارت میبرند. آنها حتی برخی از بهترین افراد شما را به گروگان میگیرند. وقتی میکی و لو را برای اولین بار میبینید، به دیوانگی آنها پی میبرید. طلوع نو هم مسیر فار کرایهای پیشین را رفته و شخصیتهای بد دیوانه و آشوبگری را به شما معرفی میکند که به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند. البته شخصیت این دو خواهر به هیچ وجه مانند شخصیت واس در شمارهی سوم پرداخت نشده و میکی و لو آنچنان که باید، عمق ندارند. پس از فرار از معرکه، کارمینا شما را پیدا میکنند و به خانه نزد مادرش میبرد. مادر کارمینا رهبری گروهی کوچکتر را بر عهده دارد که در طول بازی با نام Prosperity خطاب میشود. Prosperity پر از انسانهایی با مهارتهای ویژه است و طی جریان داستان، این شما هستید که باید با هدایت صحیح آنها و جمعآوری منابع مورد نیاز، از مهارت هر یک استفاده کنید. شخصیتپردازی کاراکترها بر خلاف نسخهی قبل زیاد قوی نیست. شخصیت خود شما که در بازی «کاپیتان» خطاب میشود، حرف نمیزند و این به خودی خود بار دراماتیک قضیه را پایین میآورد. این در حالی است که در خیلی از جاهای بازی باید با افراد مختلف صحبتهای طولانی داشته باشید و این وقتی کاراکتر خود شما قادر به حرف زدن نیست، بسیار خستهکننده میشود. به خصوص اینکه سازندگان سعی کردهاند برخی از این شخصیتها را شوخطبع و وراج طراحی کنند ولی نتیجهی نهایی این قضیه، یک مشت شوخی بیمزه و کسلکننده شدن بازی بوده است. شخصیت کارمینا نیز پس از مدتی بسیار تکراری و خستهکننده میشود. او هنگامی که شما را در ماموریتها همراهی میکند از گذشتهی دردناک خود میگوید که در اوایل بازی به شناخت بهتر شما از Highwaymen کمک میکند، اما پس از مدتی واقعاً حس میکنید کافیست و نمیخواهید یک کلمهی بیشتر از نالههای کارمینا را بشنوید. اما در این میان شخصیت توماس راش (Thomas Rush)، کمی از شخصیتهای دیگر بهتر است و قدرت و مصمم بودن او را همواره تقدیر خواهید کرد. به طور کل، طلوع نو در بخش داستانی جذابیتهای زیادی ندارد.
نقشآفرینی در سرزمینهای پساآخرالزمانی
مهمترین مورد اضافه شده به گیمپلی فار کرای در طلوع نو، المانهای نقشآفرینی است. دشمنان، اسلحهها، وسایل نقلیه و حتی حیوانات در طلوع نو Rank یا درجه دارند. برای مثال در اوایل بازی شما به تعداد محدودی از اسلحهها مانند کلت، ریوالور، شاتگان و اسنایپر رایفل دسترسی دارید که قدرت کمی دارند. برای مثال اگر بخواهید با این اسلحهها به دشمنان یا حیوانات رنک 3 حمله کنید، یا باید چندین خشاب گلوله روی آنها خالی کنید تا بمیرند، یا شکست را بپذیرید. این موضوع با وجود اینکه حس پیشرفت خوبی در جریان بازی به شما القا میکند، گاهی اوقات به شدت غیرمنطقی میشود. مثلاً چند خشاب مسلسل شما در رنک یک و از فاصلهی چند سانتیمتری نمیتواند یک پلنگ رنک 3 را بکشد و آنقدری که برای کشتن او وقت صرف میکنید که لازم نیست برای کشتن چندین نفر از افراد رنک یک Highwaymen آن زمان را صرف کنید! در عوض وقتی به رنکهای آخر میرسید و با دشمنان رنک یک برخورد میکنید، حتی یک گلولهی کلت هم میتواند آنها را از پا دربیاورد. درست است که این روند منطقی نیست و تا حدی هم ذوق شما را کور میکند، اما اینکه از نیمهی دوم بازی شما به یکباره قویتر میشوید لذت خاصی دارد که نمیشود آن را هم انکار کرد. پس اگر در اوایل بازی حس کردید که کمی ضعیفتر از یک پروتاگونیست هستید، اصلاً نگران نباشید، چراکه با ارتقاء Prosperity، قادر به ساخت اسلحههای بهتر و قویتر و کسب مهارتهای بیشتر خواهید بود.
فار کرای: طلوع جدید بخشی هم برای طراحی کاراکتر دارد. شما میتوانید جنسیت و تیپ و لباس کاراکتر خود را انتخاب کنید. این بخش با اینکه اندازهی بازیهای نقشآفرینی گسترده نیست، اما ترکیب خوبی از چهرهها، لباسها و مدلهای مو و ریش در اختیار شما قرار میدهد. سوال اصلی اینجاست که در یک بازی اول شخص، انتخاب شکل و پوشش کاراکتر به چه دردی میخورد؟ راستش را بخواهید این سوال تا آخر بازی برایتان بی جواب باقی خواهد ماند، زیرا تنها وقتهایی که میتوانید کاراکتر خود را از نمای سوم شخص ببینید وقتی است که یا روی زمین افتادهاید و دارید نفسهای آخر را میکشید، یا یکی از Outpostهای دشمن را فتح کردهاید؛ هیچ یک از این دو حالت بیش از چند ثانیه به طول نمیانجامند!
تنوع اسلحهها و وسایل نقلیهی فار کرای جدید، از نکات قوت آن است. در بازی بیش از 80 نوع اسلحه و بیش از 20 نوع وسیلهی نقلیه دارید و از این حیث هیچگاه حس کمبود نخواهید کرد. طراحی بصری اسلحهها نسبت به فار کرای 5 تغییرات محسوسی داشته، اما اکثر آنها از نظر کارایی به همان شکل باقی ماندهاند. اسلحهای جدید به نام Saw Launcher به بازی اضافه شده که بدون شک یکی از بهترین اسلحههای سری است. همانطور که از اسمش هم پیداست، Saw Launcher ورقههای کوچک ارهای پرتاب میکند که در هنگام حملههای مخفیکارانهی شما به کمپهای دشمن، بسیار کارآمد است و بعید است لذت هدشات کردن دشمنان با این اسلحه به این زودیها از خاطرتان برود! همچنین در این بازی تعداد بسیار زیادی نارنجک و سلاح یکبار مصرف (مانند کوکتل مولوتو و بمب دودزا) میتوانید بسازید که هر کدام به مقدار ناچیزی منابع نیاز دارند. از طرف دیگر وسایل نقلیه بازی واقعاً متفاوت هستند و حس بازیهایی مانند Rage و Mad Max را به شما انتقال میدهند. در طلوع نو، از موتور چهارچرخ و وانتهای غولپیکر گرفته تا جت اسکی و هلیکوپتر همگی در بازی هستند و با توجه به نیازهای خود میتوانید از آنها استفاده کنید. اگر اوایل بازی به گاراژ رفتید و دیدید برای ساخت ابتداییترین وسیلهی نقلیه هم به کلی منابع اولیه احتیاج دارید اشکالی ندارد، چند قدمی که از پایگاه خود دور شوید به وسایل نقلیهی Highwaymen برخورد خواهید کرد که میتوانید آنها را بدون عذاب وجدان بدزدید. وسایل نقلیه هم کاملاً وابسته به رنک شما هستند و برای مثال از همان اول به هلیکوپتر دسترسی ندارید. اما وقتی دستتان به هلیکوپتر میرسد... دیگر کسی جلوی شما نخواهد ایستاد!
انسان علیه طبیعت
در سری فار کرای همیشه به حیوانات ارزش ویژهای داده شده. البته نمیدانم سازندگان بازی از حیوانات متنفرند یا عاشق آنها که آنها را در بازی قرار دادهاند، چون به هر حال چارهای به جز کشتن آنها نخواهید داشت! مشابه فار کرای 5 شما میتوانید با شکار حیوانات و فروش گوشت و پوست آنها، مواد مورد نیاز خود را تهیه کنید. البته کشتن همهی این موجودات به آن راحتیها که فکر میکنید نیست و حیوانات درندهی زیادی در محیط بازی هستند که همیشه باید حواستان به آنها باشد. شخصاً چند جای بازی کلاً حواسم به این موضوع نبود و حسابی جا خوردم. یکبار وقتی که در جنگل پایم را روی یک مار سمی گذاشتم و نیشم زد، بار دیگر وقتی در آبهای آلوده شنا میکردم و یک کروکودیل خیلی بی سر و صدا نزدیک شد و کاراکترم را کشت! البته حیوانات در فار کرای همیشه دشمن شما نیستند، بلکه میتوانید سگ دستآموز خود را پرورش دهید تا در مبارزات کنار شما باشد که توصیه میکنم حتماً این کار را بکنید چراکه بسیار لذتبخش است.
در سوی دیگر افراد Highwaymen قرار دارند که تقریباً همه جای نقشه به آشوب و بزن و بکش مشغولاند. البته تیم شما در مقابله با آنها تنها نیست و تعداد زیادی از مردمِ محلی دیگر نیز تفنگ به دست گرفته و به شما کمک میکنند. همانطور که در فار کرای 5 دیدیم، شما دیگر در مبارزات تنها نیستید و به شکل گروهی وارد مبارزات میشوید. این موضوع با هوش مصنوعی افزایشیافتهی دوستان شما در طلوع نو واقعاً لذتبخش است، زیرا آنها همپای شما شلیک کرده و چیزی کم نمیگذارند. همچنین هنگامی که روی زمین میافتید، بازی دو انتخابِ Give Up و Cling to Life را پیش پای شما میگذارد که اگر دومی را انتخاب کنید، همتیمیهای شما به کمکتان خواهند آمد. البته شما هم باید همین کار را برای آنها انجام دهید وگرنه هزینهی برگرداندن آنها کمی بیشتر خواهد شد و باید از منوی بازی و قسمت Roster این کار را انجام دهید. در طلوع نو، دشمن پایگاههایی به نام Outpost دارد که کل وسایلی که از شما و سایر مردم دزیده است را در آن نگهداری میکند. شما میتوانید با حمله به این پایگاهها کلی از وسایل خود را پس بگیرید و پرچم افراد Highwaymen را پایین بیاورید. حمله به Outpostها تکراری یا خستهکننده نمیشود، چون اولاً تعداد آنها در بازی معقول است، ثانیاً تصرف هر یک از این Outpostها حال و هوای خاص خود را دارد و با توجه به رنک دشمنان، میتواند سختتر و آسانتر شود.
همانند فار کرای 5 میتوانید قابلیتهای کاراکتر خود را در منوی بازی به تدریج بالا ببرید. این قابلیتها هر چیزی را میتوانند در برگیرند، از قابلیتهای ماهیگیری و افزایش ظرفیت ریه و مسافت دویدن گرفته تا قدرت شما در مبارزههای رو در رو. البته این وسط چیزهای عجیب غریبی هم مانند Double Jump دیده میشود که صدای خیلیها را درآورده. باید پذیرفت در یک بازی اول شخص که تقریباً همه چیز آن به شکل رئال کار شده، وجود قابلیتی مانند Double Jump واقعاً مسخره و عجیب است!
در حالت کلی، طلوع نو در بخش اکشن خود نمرهی بسیار خوبی دریافت میکند. مبارزات مانند همیشه پر از انفجار، عوض کردن پیدرپی خشاب، سُر خوردن بین سنگرها و سروصدای دو طرف هستند و اگر طرفدار اکشنهای شلوغ هستید، این بازی تا حدود خوبی نیاز شما را برطرف خواهد کرد.
سرزمینهای پساآخرالزمانی
فار کرای جدید به معنای واقعی کلمه زیباست. البته شاید اگر معیار زیبایی شما هیولاهای عجیب و غریب و راهروهای تنگ و تاریک باشد، طلوع نو برایتان کمی زیادی رنگارنگ به نظر برسد، اما زیبایی بی حد و اندازهی مناظر بازی را نمیتوان نادیده گرفت. تنوع حیوانات و گیاهان موجود در بازی بسیار زیاد است. 17 سال پس از بمباران هستهای، همچنان آثار آن در محیط دیده میشود و برخی از قلمروهای بازی همچنان رادیواکتیوی و خاکستری هستند و نباید در آنها قذم بگذارید. این در حالی است که بقیهی Hope County پر از گلها صورتی و بنفش است و آفتاب، درخشانتر از همیشه بر سرتاسر آن میتابد. حال که همه چیز نابود شده است، دیگر کارخانهای نیست تا دودش آسمان جهان را آلوده کند، و همه جا پر از رنگ و گل و گیاه است. هرقدر که طلوع نو از نظر طراحی وسایل نقلیه و اسلحهها شبیه به عناوینی مثل Mad Max است، از جهت پویایی محیط، با دنیاهای پساآخرالزمانی دیگری که تا به امروز دیدهایم تفاوت دارد.
انیمیشنهای بازی نسبت به فار کرای 5 کمی پیشرفت داشتهاند و افکتهای دود و آتش هم کمی طبیعیتر شدهاند. وقتی در میان گیاهان از کوکتل مولوتو یا آتشافکن استفاده میکنید، چمنها و درختان آتش میگیرند و این آتش رفتهرفته پیشروی میکند و همه چیز را میسوزاند. همچنین لذت منهدم کردن وسایل نقلیهی زرهی دشمن با بازوکا از همیشه بیشتر شده و اعتیادآور است.
صدای آزادی
همانطور که گفتم کاراکتر شما کلاً حرف نمیزند ولی صداپیشگان کار خود را در مورد شخصیتهای دیگر خوب انجام دادهاند. میکی و لو با صدا و لحن چالهمیدانی خود، حس خاصی از آدم بدهای بیمغز را به شما منتقل میکنند، در حالی که کارمینا و مادرش صداهای مصممتری دارند. در طول بازی به شخصیتهای فرعی زیادی هم برخواهید خورد که هر کدام از آنها با توجه به کاراکتر خود، خوب صداگذاری شدهاند.
فار کرای از جمله سریهایی است که همواره در زمینهی موسیقی عالی عمل کرده. طلوع نو هم در همان منوی اول، شما را با یک قطعهی غمگین کانتری رودررو میکند که کاملاً سمبلیک است و مدت زیادی از خاطرتان نخواهد رفت. قطعههایی که هنگام درگیری اجرا میشوند هم خوب هستند و آدرنالین خونتان را بالا میبرند، و تنها مشکلی که من در این بخش به آن برخوردم، ادامهی موسیقی مبارزه در هنگام جستجوی محل پس از پایان مبارزه است. برای مثال در یک مرحله باید به کمپ دشمن حمله کنید و پس از کشتن افراد Highwaymen، از واگنهای آنها اسلحهی یکی از دوستان خود را پس بگیرید. این کار شاید مدتی طول بکشد و همهی این مدت موسیقی استرسآور مبارزات همچنان پخش شده و به نوعی آزاردهنده میشود. همچنین در بخش افکتهای صوتی، بازی در برخی از محیطها اشتباه عمل میکند. برای مثال شما در یک غار تاریک ممکن است صدای آواز پرندهها را بشنوید. یا اینکه کاراکترهای بازی بیدلیل و یا در جاهایی که ضرورتی ندارد شروع به جیغ و داد کنند. اگر یوبیسافت این مشکلها را در آپدیتهای آیندهی بازی بررسی و حل کند، طلوع نو در بخش صدا و موسیقی میتواند نمرهی کاملی بگیرد.
جمعبندی و نتیجهگیری
Far Cry: New Dawn، عنوانی خوب و شایستهی توجه است. اگرچه آن داستانی را که از یک بازی فار کرای انتظار داریم در این بازی نشنیدیم و یا بازی در بخش نقشآفرینی کمی غیرمنطقی عمل کرده است، بازی همچنان میتواند با زیباییهای بصری، طراحی زیبای اسلحهها و وسایل نقلیه و اکشن دیوانهوار و سرعتیاش طرفداران قدیمی را راضی نگه دارد. اگرچه نقشههای طلوع نو، همان نقشههای فار کرای 5 با کمی تغییر است، اما قیمت 40 دلاری آن، با توجه به ساعات بازی قابلقبول و قابلیت بازی دونفره، خرید این عنوان را کاملاً توجیه میکند.
نظرات