چند سالی می شود که نگاه صنعت بازی و فیلم ، نسبت به موضوع Zombie دچار تحولات جدی و مطلوبی شده و تلاش می کند از زوایای تازه ای به این موضوع نگاه کند .عناوینی چون Dead Island ، Left 4 Dead و Dead Rising از جمله ثمرات این تحول هستند که وجه مشترک همه شان ، دوری کردن از قهرمان پروری است . آن جایی که با ذکر نام معروف ترین و بزرگترین برند زامبی محور؛ Resident Evil ، ناخودگاه چهره پروتاگونیست های معروفش جلوی چشممان می آید ، تازه های این ژانر ، صرفا با گیم پلی خود به شناسه های ذهنی مان بدل می شوند .
Dying Light یکی دیگر از این عناوین تازه نفس است که تلاش می کند ضمن تمرکز بر گیم پلی ، داستانی نسبتا قوی تر و شخصیت های باورپذیرتری را ارائه کند .
داستان بازی در شهر Harran در ترکیه رخ می دهد ؛ محل پیوندی نزدیک میان طبیعت و بافت شهری ، که حاصلش چیزی نیست جز ، یک محیط بسیار بزرگ و چشم نواز با عناصری پویا که بازماندگان یک فاجعه ویروسی ، در آن برای هر روزشان می جنگند . Techland به خوبی توانسته چهره شهر را در عین زیبایی ، آسیب دیده ، درمانده و پرتنش جلوه دهد و طولی نمی کشد که می توانید این پارادوکس نمایی-فضایی را شخصا از نزدیک تجربه کنید !!
بازی ، تقریبا طی همان 1 ساعت اول ، ذات کلی خودش را برایتان آشکار می کند . در شهر زامبی زده و قرنطینه ، مدام باید به این سو و آن سور رفته ، کارهای خاصی را انجام دهید و داستان بازی را به پیش ببرید . به رغم ذات Open -World بازی ، روند ماموریت های اصلی ، کاملا خطی است . بدین معنا که مانند GTA ، FarCry یا Assassins Creed ، شاهد حضور چندین ماموریت اصلی به طور همزمان در نقشه نیستید و بازی کاملا به صورت One Mission At a Time عمل می کند .
خوشبختانه ، داستان خط و خط کشی در همین جا خاتمه میابد و بعد از گذراندن تمرینات و 2 ماموریت اول که به نوعی برای دست گرمی هستند ، آزادی مطلق پیش روی شماست . از هر جایی که می خواهید بالا بروید و هر مسیری را که می خواهید طی کنید . در طول مسیر ، از کنار تمام زامبی ها ، بی خیال رد شده و فرار کنید و یا هرقدر که می توانید لت و پارشان کنید که البته در این صورت باید آمادگی مواجه با عواقبش را هم داشته باشید . با توجه به اینکه سلاح گرم بسیار کمیاب است و سلاح های سرد نیز به سرعت خراب می شوند ، مسئولیت چگونگی پیشبرد بازی ، کاملا به عهده بازیکن گذاشته شده ، مشروط بر اینکه زنده ماندن ، به اولویت شماره 1 او تبدیل شود . البته مشابه با Far Cry ، برای بعضی از قسمت ها مثل باز کردن Safe Zone های جدید در نقشه ، ملزم به نابودی همه دشمنان موجود در یک ناحیه هستید .
شیوه بازگشایی یکی از Safe Zone ها
المان های Open-World و Survival Horror به نحوی بسیار کارآمد ، در بازی گنجانده شده اند در عین جامع بودن و تناسب با ژانر بازی ، مخاطب را گیج نمی کنند و از دل محدودیت ها ، آزادی و اختیارعمل های زیادی فراهم می کنند .
اما تصور نکنید که Dying Light عنوانی ساده یا بدون هیجان است . آزادی تمام و کمالی که پیش تر حرفش را زدیم ، شامل حال زامبی های شهر هم می شود !!! و مواقع زیادی هستند که باید قوه تحلیل و تفکر را با مقدار زیادی غریزه بقا ، مخلوط کنید و سرعت عمل به خرج دهید . شخصیت بازی به شدت آسیب پذیر است و اگر دیر عمل کنید ، ممکن است راهی آن دنیا شوید .
اگر به دنبال هیجان و آدرنالین هستید ، فاکتور فوق الذکر ، به همراه شما در Dying Light تبدیل شده و با فرا رسیدن شب ، به شکلی تصاعدی ، تشدید می شود !! شب هنگام ، شهر Harran جولانگاه گونه های خطرناک تری از زامبی ها است . در آن ساعات ، دیگر اثری از ساختمان های بلند مرتبه یا پوشش های گیاهی سبز و زیبا و نورپردازی های جذاب نیست و این تنها شمایید در حال فرار از چنگال ده ها زامبی ، آن هم در کوچه های تنگ و تاریک شهر . فشار بازی و اتمسفرش بر مخاطب در این زمان ها ، چنان بالا می رود که ممکن است فراموش کنید شخصیتتان ، پارکور باز هم هست و می تواند از دیوار و پشت بام خانه ها هم بالا رود !!!
فراااار.....!!!!
تلاش برای رسیدن به منطقه امن در دل شب
زامبی ها تنها دشمنان شما نیستند و ممکن است با اعضای بازماندگان یک گروه دیگر نیز ، درگیر شوید . هوش مصنوعی دشمنان - چه انسان و چه زامبی - مقبول و چالش برانگیز طراحی شده و بهتر آنکه ، برای هر نوع دشمن ، سطح خاصی از این پارامتر تعریف شده است . از ساده ترین زامبی ها که کاملا بی دفاع نزدیک شده و فقط می خواهند گاز کوچکی بگیرند !!! تا زامبی هایی که به دلیل جهش ژنتیکی ویروس ، بخشی از ذهن و خودآگاه خود را حفظ کرده ، از حملاتتان جاخالی می دهند و قبل از حمله هم کمی درنگ می کنند . حتی ممکن است لابه لای فریادهایشان ، چند کلمه قابل فهم هم بشنوید که با عجز از شما می خواهند کمکشان کنید ( بخوانید ، خلاصشان کنید !! ) که همه این ها نشان از حیات بخش کوچکی از مغزشان دارد .
توجه تحسین برانگیز Techland به هوش مصنوعی ، عملا بازماندگان اپیدمی را به خطرناک ترین دشمنان بازی بدل می کنند چراکه دقیقا هم اندازه با شخصیت اصلی ، جست و خیز کرده ، مجهز هستند و بی ملاحظه حمله نمی کنند .
تنها ایراد وارده به بخش مبارزات ، مربوط به جان سختی بی حد واندازه و غیر واقعی آن هاست . طوری که شاید حتی مجبور شوید برای از پار درآوردن فقط 1 نفر ، به کلی یکی از سلاح هایتان را کنار بگذارید .
!!!...Intelligent Zombies
ویدیوی مبارزه با بازماندگان
تاثیر شگرفت روح Survival و آزادی عمل ، باعث شده گیم پلی بازی ، در عین یکنواختی زودهنگام ، همیشه جذاب و خاطره انگیز باشد . با این وجود Techland ثابت کرد که استودیویی نیست که چشمش را بر کمبودهای اثرش ببندد و با ارائه یک نسخه از بازی به اسم Freedom Enhanced Edition ، خط قرمزی بر تمام کاستی های گیم پلی کشیده .
بررسی یکایک موارد افزوده شده - یا به قول سازندگان Enhance شده - دراین نسخه از حوصله این نقد خارج است اما در کلی ترین حالت می توان گفت که شاهد حضور نمونه های جدید و بهبود یافته از تمام شاخص های بازی اصلی و توجه بیش تر به سلاح های گرم هستیم ( البته نه خیلی بیش تر ) . بهبودهایی که نه تنها گیم پلی بازی را به سطح جدیدی رسانده اند بلکه حتی تنظیمات و ابعاد فنی آن را نیز تحت الشعاع قرار داده اند . از حرکات پارکور جدید گرفته تا سلاح ها و دشمنان و سیستم جدید بخش چند نفره و حتی انیمیشن های چهره شخصیت ها .......
اما بارز ترین المان اضافه شده به بازی ، وسایل نقلیه یا Buggy هایی هستند که تجربه بازی را به یک کلون بسیار جذاب و Fun از Far Cry تبدیل می کنند .
از بعد گرافیک ، Dying Light عنوانی خوش ساخت و زیباست . بخشی از این زیبایی مدیون تکسچرینگ عالی و حرفه ای و سیستم نورپردازی پیش رفته بازی است که نور حاصل از عناصر منیر را با افکت Glare خاصی جلوه می دهد . هرچند که Overlap شدن زامبی ها با در و دیوار و گیر کردنشان در سقف یا ظهور ناگهانی اشیاء و سایه ها که خبر از نقص در سیستم Draw Distance می دهد ، از مشکلات آن به حساب می آیند .
صداگذاری در تمام مواقع ، با دقت و کیفیت انجام شده اما صدای برخورد سلاح های سرد با سر و بدن زامبی ها یا دشمنان ، چندان واقعی نیست و بیشتر حس کوبیدن و ورز دادن گوشت را دارد تا خرد کردن استخوان های بدن !!
از میان تمام صدا پیشه ها ، آقای Roger Craig Smith با ایفای نقش شخصیت اصلی بازی ... حسابی گل کاشته است و سایرین نیز کار خود را به خوبی انجام داده اند اما متاسفانه ثمره تلاش شان با رفتارهای کلیشه ای شخصیت های بازی به ویژه کارکترهای منفی و تک بعدی داستان .... تا حدودی به هدر رفته است.
شنیدن صدای نفس های این دوست عزیز از داخل کلاهش ، بسیار جذاب و شنیدنی است ...!!
نظرات (5)