در وبسایت بازیمگ همواره تلاش کردهایم تا توجه ویژهای به عناوین مستقل صنعت بازیهای ویدئویی داشته باشیم چرا که به جز مواردی مانند ساختههای جدید استودیوهای مستقل قدیمی یا محصولاتی که زیر چتر تبلیغاتی ناشرین بزرگ قرار میگیرند، بازیهای مستقل آن طور که باید و شاید در رسانهها پوشش داده نمیشوند که این مسئله باعث شده تا عمدۀ مخاطبان به واسطۀ عدم آشنایی کافی، فرصت تجربۀ آثاری به شدت خاص و متفاوت را پیدا نکنند. در لیست امروز، ده بازی مستقل برتری که توسط تیم بازیمگ در سال 2021 پوشش داده شدهاند را مرور میکنیم.
معمولا هر عنوانی که یک سگ بامزه را کاراکتر اصلی خود قرار دهد، بدون حرف و حدیثی اضافه، ارزش تجربه کردن را دارد ولی چیزی که از Chicory انتظار نداشتیم، داستان عمیق و کاملاً فکرشدهای متمرکز بر تردید نسبت به تواناییهای خود بود که آن قدر در عین سادگی، ماهرانه روایت میشود که به راحتی میتوان با تک تک لحظات آن ارتباط برقرار کرد. Greg Lobanov بازیسازی است که معمولاً فعالیتی به ظاهر ساده را به عنوان هستۀ اصلی آثار خود انتخاب میکند و مکانیکهای جذابی را حول آن قرار میدهد و همانطور که در ساختۀ قبلی خود، Wandersong، ساختار کاملاً بدیعی در ژانر موزیکال ارائه داد، در اینجا هم دنیای زلدا-گونه بامزۀ چیکوری مثل یک کتابچۀ رنگآمیزی است که شما میتوانید به دلخواه خود به آن رنگی تازه بدهید و شکلهایی که دوست دارید را روی در و دیوار این جهان ترسیم کنید! در کنار این موارد، پازلهای جذابی که از همین قابلیت رنگآمیزی استفاده میکنند و موسیقی متن عالی، چیکوری را تبدیل به یکی از تجربههای فراموش نشدنی سال 2021 کردهاند.
عالم رؤیا بر اساس تجارب روزمره یا تجارب بلندترِ دوران زندگی، میتواند وضعیتی بسیار خوشایند یا شرایطی کاملاً کابوسوار را انتهای روز برای افراد مختلف رقم بزند. بازی Dreamscaper ماجرای قهرمانی را روایت میکند که جا به جایی محل زندگی، شرایط نامساعد شغلی و تنهایی در شهری بزرگ، برایش شبهای دهشتناکی را به بار آورده اما به جای تسلیم شدن در برابر این کابوسها، عالم رؤیا را برای خود تبدیل به نبردی حماسی کرده تا از این طریق بر اختلالات کوچک و بزرگ روانی خود فائق آید. ترکیب یک شبیهساز اجتماعی مانند سری پرسونا با مراحل و مبارزاتی سطح بالا در ژانر روگلایت، در عین اینکه نوآوری چندانی ندارد اما اثری سرگرمکننده با ارزش تکرارپذیری بسیار بالا را در اختیار بازیکنان گذاشته است.
مهمترین وظیفهای که اولین ساختۀ یک استودیوی مستقل باید به آن عمل کند، مجاب کردن مخاطب به انتخاب محصولی از یک گروه ناشناخته از میان دهها اثری است که هر روز وارد بازار بازیهای ویدئویی میشوند و برای شناساندن برخی از آنها هزینههای بسیاری زیادی صورت میگیرد. تیم سه نفرۀ Pixpil نه تنها Eastward را به یکی از عناوینی تبدیل کردهاند که تجربۀ آن برای تمام علاقهمندان به آثار ماجراجویی و نقشآفرینی کلاسیک از اوجب واجبات است، بلکه وضعیتی را به وجود آوردهاند در حال حاضر بی صبرانه منتظر معرفی محصولات آیندۀ آنها هم هستیم. روایتی درگیر کننده به همراه یکی از بهترین موسیقی متنهای سال گذشته و البته یک گیمپلی به شدت سرگرمکننده، نشان میدهد که حتی گروهی کوچک با تجربۀ کم هم میتوانند بیش از نیم دهه مشقت بکشند اما در صورت باور به کاری که انجام میدهند، بهترینها را خلق کنند.
ENDER LILIES: Quietus of the Knights
بزرگترین ایرادی که احتمالاً از جانب منتقدین سختگیرتر به ENDER LILIES: Quietus of the Knights وارد خواهد شد، کلیشهای بودن بیش از اندازۀ طراحی گیمپلی آن است که ایرادی کاملاً منطقی است اما بزرگترین موفقیت این اثر هم دقیقاً از همین مسئله نشأت میگیرد که تک تک ایدههای تکراری عناوین مترویدوینیا به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار گرفتهاند و شاهد برداشته شدن حتی یک نیم قدم در مسیر اشتباه در ساختار گیمپلی نیستیم. در کنار این گیمپلی کاملاً استاندارد اما بسیار سخت ولی در عین حال انعطاف پذیر، با داستانی جذاب طرف هستیم که در ابتدا به نظر میرسد که قرار است یکی دیگر از کپیها مبهم و نهایتاً بی مفهومِ متأثر از ساختههای فرام سافتور را تجربه کنیم اما هر چه بیشتر راز و رمز جهان بازی برایمان روشن میشود، پیچیدگیهای جذابی از عالم طاعونزدۀ کار را درمییابیم و بیش از پیش برای قهرمان بی پناه و آسیبپذیر داستان دلسوزی میکنیم.
قرار دادن داستانی به سبک و سیاق رمانهای کارآگاهی آگاتا کریستی در بستری تاریخی از نظر منطقی نباید به این خوبی از آب در میآمد اما تک تک قطعات پازل The Forgotten City به حدی جذاب در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که بدون هیچ شک و تردیدی شاهد یکی از بهترین روایتهای تاریخ بازیهای ویدئویی هستیم که سازندگان آن در کنار خلق موقعیتی رازآلود که با لحظات دلهرهآور بسیاری هم همراه است، در رابطه با تمدنهای کهن هم درسهای جذابی را ارائه میکنند. برگ برندۀ بزرگ شهر فراموش شده این است که سازندگان بی خیال بخش گیمپلی نشدهاند و در کنار پیگیری داستان از طریق دیالوگها، شاهد بخشهای اکشن و جستجوگری کاملاً رضایتبخشی هم هستیم که تجربۀ بازی را چند درجه بالاتر از دیگر عناوین داستان محور برده که معمولاً به شبیهساز رفتن بودن بسنده میکنند.
به طور سنتی، خیلی کم پیش میآید که کسی برای به آرامش رسیدن به سراغ بازیهای ویدئویی برود و معمولاً هدف اصلی از این نوع سرگرمی، نوعی تخلیۀ هیجانی است. Omno یکی از معدود ساختههای سال به شمار میآید که ویژگیهای تعجیلکننده و تا حدودی استرسزای بازیهای ویدئویی را از فرمول خود به طور کامل حذف کرده و با ارائۀ پلتفرمینگهای حساب شده و پازلهای عقلانی، تجربهای شیرین را ارائه میکند که همۀ این ویژگیها با یک طراحی بصری به شدت دوست داشتنی و موسیقی متنی دلنشین همراه شدهاند تا این ساختۀ تک نفرۀ Jonas Manke بیش از پیش شبیه نتیجۀ استفاده از سحر و جادو به نظر برسد!
در سالهای اخیر دنیای اسطورهای و فولکلور اسکاندیناوی به شدت مورد توجه دست اندرکاران صنعت بازیسازی قرار گرفته اما این ساختارِ تاریخی/فرهنگی در اکثر موارد به مجالی برای رویایی با هیولاها و خدایان اساطیری تبدیل شده است. بازی Röki با گیمپلی متفاوت، طراحی هنری بی آلایش و استفادۀ تکمیل کننده از موسیقی و اصوات محیطی به دنیای سرد و برفی خود، حسی ویژه از زندگی بخشیده که کاملاً متفاوت از تمام تعاریفی است که در این سالها از اسکاندیناوی در ذهن ما نقش بسته است. با وجود این فضاسازی و کاملاً در خلاف جهت جریان امروزی بازیهای ویدئویی، در زمینۀ گیمپلی با یک اثر معمایی صرفاً خوب و نسبتاً ساده طرف هستیم که آن چالش فکری که از ساختههای این ژانر انتظار داریم را در اختیارمان نمیگذارد اما تمامی پازلها از منطقی واقعی برخوردار هستند که راهنماهای کوچکی هم برای مخاطبان کم تجربهتر در میان صحبتهای شخصیتها گنجانده شده تا کلیت تجربۀ کار، حالتی دلنشین و لذتبخش داشته باشد.
Shadow Tactics: Blades of the Shogun - Aiko's Choice
تیم Mimimi Studio بار دیگر به فضایی بازگشته که به کمک آن یکی از ژانرهای محبوب اما نسبتاً فراموش شدۀ تاریخ را زنده کرده بود. ماجراهای Aiko’s Choice در میانۀ داستان بازی اصلی اتفاق میافتد و این بار گذشتۀ تاریک یکی از خدمتکاران مخفی شوگان، که در نسخۀ اصلی کنترل آنها به ما واگذار شده بود، باعث بروز مشکلاتی میشود که وفاداری اعضای تیم به یکدیگر و به مأموریت مهمی که به آنها محول شده را به چالش میکشد. در ژانر Real Time Tactics، طراحی مراحل حرف اول و آخر را میزند و از این جهت سازندگان تمام درسهایی که از دو ساختۀ قبلی خود در این ژانر گرفته بودند را در کنار هم قرار داده و از همان ثانیههای اول توان برنامریزی و قدرت تفکر شما را به مبارزه میطلبند به طوری که به نتیجه رساندن مأموریتهای کوچک و بزرگ این عنوان، حس فوقالعادهای از رسیدن به دستاوردی موفقیتآمیز را برای مخاطب به همراه دارد.
در حالی که بازیهای بزرگ و پرخرج محکوم به ارائۀ واقعگرایانهترین طراحیهای بصری هستند، استودیوهای مستقل که به علت در اختیار داشتن بودجهای به مراتب کمتر توان دستیابی به سطحی به روز از طراحی فتورئال را ندارند، از این توفیق اجباری استفاده کرده و با بهرهگیری از سبکهای هنری چشمنواز، زیبایی فوقالعادهای را وارد عالم بازیهای ویدئویی میکنند که از Tails of Iron میتوان به عنوان یکی از بهترینهای سال 2021 در این زمینه یاد کرد. در کنار ظاهر جذاب، گیمپلی چالش برانگیز بازی باعث شده تا نبردی حماسی بین دو قلمرو موشها و وزغها به یکی از هیجانانگیزترین تجربههای چند سال اخیر تبدیل شود که با آپدیت کاملاً مجانی که اخیراً منتشر شده، ارزش کلی این پکیج جمع و جور بسیار بیشتر هم شده و آن طور که از صحبتهای سازندگان برمیآید، این جنگ بزرگ هنوز به پایان حقیقی خود نرسیده است.
همانطور که در هنگام بررسی Webbed گفته شد، بامزه و عنکبوت کلماتی هستند که به سختی میتوان آنها را در کنار یکدیگر قرار داد ولی این بازی با مخاطب خود کاری میکند که دفعۀ بعد قبل از برداشتن دمپایی، فکر کنید که شاید عنکبوتی که در منزل خود یافتهاید در حال تلاش برای پیدا کردن معشوق خود باشد! سیستم حرکتیِ خلاقانۀ این عنوان، تار زدن در محیطهای دو بعدی را به شدت لذتبخش کرده و حل کردن پازلهای فیزیکمحور که از تواناییهای محدود این عنکبوت به بهترین شکل استفاده میکنند، بسیار سرگرمکننده هستند. در نهایت داستان تلاش یک عنکبوت برای نجات معشوقش از دست یک پرنده و موجودات بامزهای که سر راه او قرار میگیرند ، از شدت بامزگی و دوست داشتنی بودن قند را در دل هر مخاطبی آب میکنند.
در بازیمگ بخوانید:
بهترین سریالهای کمدی سال 2021
بهترین مینیسریالهای سال 2021
نظرات (1)