در سالی که گذشت تقریباً هر دو روز یک بار، بررسی یک بازی ویدئویی جدید را خدمت مخاطبان عزیز بازیمگ ارائه کردیم و حالا که به آخرین روزهای سال میلادی رسیدیم، وقت آن است که جمعبندی نهایی سال را با انتخاب ده عنوان برتر از میان هزاران بازی ویدئویی عرضه شده در دوازده ماه گذشته ارائه کنیم، پس این شما و این هم گزینههای برگزیدۀ تیم تحریریۀ بازیمگ:
شمارۀ 10: Marvel's Guardians of the Galaxy
استودیوی Eidos-Montréal با ساخت بازی جدید نگهبانان کهکشان نشان داد که اگر ارادۀ کافی وجود داشته باشد، همیشه میتوان برای ضربالمثلهای قدیمی به مثالی نقض تبدیل شد و در مورد این عنوان، ضربالمثل مورد نظر «آب رفته به جوی باز نمیگردد» بود! از یک سو سیاستهای نامناسب اسکوئر انیکس باعث شده بود تا دو ساختۀ قبلی ایداس-مونترئال با واکنشهای منفی بسیاری نسبت به نسخههای قبلی فرنچایزهای خود رو به رو شوند و از سوی دیگر همکاری قبلی همین ناشر با مارول یکی از فجایع سال 2020 را رقم زده بود به طوری که با استفاده از برندی که بر هر چه که دست میزند به طلا تبدیل میشود، اثری ساخته شده بود که در همان ساعات اولیه با درخواستهای فراوانی برای پس گرفتن هزینه از جانب مخاطبان رو به رو شد. Marvel's Guardians of the Galaxy در عین احترامی به ماجراجوییهای سینمایی این گروه عجیب و غریب میگذارد، برخلاف روند معمول بازیهای پرخرج امروزی، داستانی کاملاً خطی از دل کتابهای کامیک را روایت میکند که با گیمپلی به شدت متفاوتی همراه شده و یکی از درخشانترین محصولات ژانر ابرقهرمانی به وجود آورده است.
شمارۀ 9: Halo Infinite
حالا که در حال صحبت در مورد بازگرداندن آب رفته به جوی هستیم، بدون شک نسخۀ جدید سری Halo هم یکی از عناوینی است که در این زمینه از موفقترینها به حساب میآید. بعد از پایان همکاری استودیوی بانجی و مایکروسافت در ساخت قسمتهای جدید این فرنچایز، استودیوی تازه تأسیسی که وظیفۀ ادامه دادن راه بانجی را تقبل کرده بود، در هر قدم وضعیت را بد و بدتر میکرد به طوری که حتی عرضۀ یک پکیج ریمستر از نسخههای قدیمی هم توسط این استودیو با حرف و حدیثهای فراوانی همراه شد. در شرایطی که یکی از پولسازترین نامهای تاریخ بازیهای ویدئویی به طور کامل مقام و منزلت خود را از دست داده بود، سال 2021 با سقوط آزاد دو رقیب بزرگ این فرنچایز و تقریباً اتخاذ تمامی تصمیمات صحیح از جانب مایکروسافت در رابطه با هیلو همراه شد که راه را برای موفقیت مجدد این سری هموار کرد. هیلو اینفینیت همان تجربهای است که از زمان عرضۀ آخرین هیلوی بانجی تا به امروز منتظر آن بودیم، استودیو ۳۴۳ بالاخره به بازخوردهای طرفداران گوش کرده و عنوانی را ارائه کرده که دنبالهروی همان هیلوهای موفق سالهای نه چندان دور است و این اتفاقی بود که به هیچ وجه از نمایشهای پر ایراد اولیه قابل برداشت نبود!
شمارۀ 8: NieR Replicant ver.1.22474487139
زمان به همان اندازهای که باعث کاهش اهمیت برخی آثار هنری میشود که در زمان خود به شدت مورد ستایش قرار گرفته بودند، برای برخی دیگر از آثار و هنرمندان پشت آنها، نتیجۀ متفاوتی به همراه دارد و باعث میشود افرادی که در ابتدای راه خود آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفتند، به حق واقعی خود برسند. یکی از این هنرمندانی که گذشت زمان با او به خوبی تا کرده، Yoko Taro است که سالهای زیادی مشغول ارائۀ روایتهای جذاب و خلاف جریان معمول بازیهای ویدئویی بود اما به دلیل محدودیت بودجهای که معمولاً در اختیار داشت، امکان پرداخت بهتر دیگر بخشهای ساختههای خود را نداشت که موجب دریافت نمرات پایین برای این آثار شده بود. همکاری با استودیوی Platinum Games و بودجهای کمی بیشتر از ساختههای گذشت، منجر به ساخت NieR Automata و موفقیت بزرگ آن شد که این مسئله باعث شد تا اسکوئر انیکس مجدداً به قسمت اول سری NieR بازگردد و با بازسازی تقریباً کامل آن، برای آنهایی که در نسل هفتم به سراغ این اثر فوقالعاده نرفته بودند، فرصت تجربۀ نبوغ همیشگی و ماندگار تارو را فراهم کنند.
شمارۀ 7: Forza Horizon 5
مشکلی که معمولاً از مایکروسافت گرفته میشود، اصرار به دنبالهسازیهای بیش از اندازه برای فرنچایزهای موفق این کمپانی است که نهایتاً استودیوهای مربوطه را از روند کاری تکراری خسته کرده و در مواردی هم تعدادی از مجموعهها را هم پیش از موعد به آخر خط رسانده است. با وجود اینکه در نسل هشتم مایکروسافت حداقل در ژانر مسابقهای یک سر و گردن از رقیب کنسول ساز اصلی خود جلوتر بود ولی بیم آن وجود داشت که فواصل کوتاه میان عرضۀ نسخههای مختلف Forza Horizon و البته میان نسلی بودن نسخۀ جدید، شرایطی مشابه سری موتور اسپورت را به وجود آورد اما استودیوی Playground Games همۀ ویژگیهای خوب نسخههای قبلی را در شماره پنجم چند برابر کرد و نهایتاً محصولی ارائه داد که تمام علاقهمندان به ژانر مسابقهای آرکید برای تجربۀ آن سر و دست میشکنند و حتی در میان کل کلهای بین طرفداران کنسولها، کمتر کسی وجود دارد که قدرت این عنوان را زیر سؤال ببرند.
شمارۀ 6: Ratchet & Clank: Rift Apart
تعدد خروجی تولیدات استودیوی Insomniac Games آن هم با سطح کیفی بالایی که این در محصولات شاهد هستیم، کم و بیش باعث شده تا دیگر استودیوهای بازیسازی از نگاهمان تنبل به نظر برسند! حالا که بعد از سالها همکاری نزدیک و پربار، این استودیو به طور کامل زیر چتر سونی قرار گرفته، این انتظار وجود داشت که این تیم بازیسازی یکی از اولین استودیوهایی هم باشد که قدرت واقعی نسل جدید کنسولها را به رخ میکشد و همین اتفاق هم افتاد و هستۀ اصلی ویژگیهای تازۀ Ratchet & Clank: Rift Apart کاملاً حول محور قدرت سخت افزاری کنسول جدید سونی شکل گرفته و به نوعی شاهد اولین تجربۀ واقعی نسل جدید در این عنوان هستیم. در کنار بحث تکنولوژی، سازندگان بی خیال بخشهای دیگر هم نشدهاند و مثل نسخههای قبل در یک ماجراجویی پرهیجان دیگر با قهرمانان همیشگی این مجموعه و البته همرزم دوست داشتنیِ جدیدشان همراه میشویم که با استفاده از ساختاری کارتونی و خوش رنگ، مثل همیشه یکی از لذتبخشترین تجربههای ژانر اکشن را برایمان به ارمغان آورده است.
شمارۀ 5: Hitman 3
در زمان عرضۀ نسخۀ اول از سه گانۀ جدید سری هیتمن، استودیوی IO Interactive با نقدهای غیرمنصفانۀ بسیاری رو به رو شد که آیندۀ این استودیو و فرنچایز قدیمی آنها را در هالهای از ابهام قرار داده بود اما به لطف برنامهریزی مالی مناسب و لطف بزرگ اسکوئر انیکس در هنگام قطع همکاری، این استودیو گامهای محکمی به سمت استقلال کامل برداشت که نتیجۀ این رویکرد، تبدیل شدن آخرین قسمت عرضه شده از سری هیتمن به موفقترینِ آنها از نظر هنری و تجاری بود. در Hitman 3 شاهد تعدادی از هیجانانگیزترین و دلهرهآورترین مراحل تاریخ این مجموعه هستیم که در هر بخش چالش تازهای را سر راه مخاطب قرار میدهند و البته داستان سه گانۀ World of Assassination هم در این شماره به رضایتبخشترین شکل ممکن به پایان میرسد. در کنار هستۀ اصلی قوی در نزدیک به یک سالی که از عرضۀ این عنوان گذاشته، همانند دو قسمت قبلی، مراحل و چالشهای بسیاری به صورت کاملاً مجانی در اختیار علاقهمندان گذاشته شده و به زودی در اولین سالگرد انتشار بازی قرار است محتوای بزرگ جدیدی عرضه شود و بازیکنان در سفرهایی تازه با قاتل خونسرد این فرنچایز همراه کند.
شمارۀ 4:Deathloop
گروه بازیسازی Arkane Studios در ابتدای راه خود در عالم بازیهای ویدئویی، شروع فروتنانهای داشت و با وجود بهره بردن از ایدههای بکر، در اولین ساختههای خود آن طور که باید و شاید سطح کیفی بالایی را ارائه نمیکرد اما همۀ کم و کاستیها با عرضۀ بازی Dishonored در سال 2012 به یک باره مرتفع شدند و بعد از گذشت یک دهه، نام این استودیو با تضمین کیفیت عجین شده و حتی در مواردی که بازخوردهای اولیه ممکن است چندان درخشان نباشند، بعد از مدتی مخاطبان و منتقدان به کارکردهای ریز و دور از انتظار در طراحی محصولات این استودیو پی میبرند. بازی Deathloop که با استفاده از حلقۀ زمانی به عنوان مکانیزم اصلی گیمپلی با یکی دو اشتباه کوچک به سادگی میتوانست به تجربهای کاملاً ملالآور تبدیل شود، با آزادی عمل فوقالعادهای که در اختیار مخاطب میگذارد، یکی از بهترین طراحیهای چند سال اخیر را رقم زده که با مدل خاص گیمپلی دو نفرۀ آن، شرایطی را به وجود آورده که حتی با وجود شکستهای پیاپی، باز هم مشتاق هستید به این جزیرۀ تبهکاران بازگشته و اسرار بیشتری در مورد ساکنانش کشف کنید.
شمارۀ 3: Resident Evil Village
تغییر ساختار گیمپلی در نسخۀ هفتم سری Resident Evil، با مخالفتهای پر سر و صدایی از جانب برخی طرفداران قدیمی این مجموعه همراه شد که قبل از عرضه به نظر میرسید باید نام آن را در ستون آثار شکست خورده قرار دهیم اما بعد از تجربۀ بازی متوجه شدیم این تغییرات اساسی دقیقاً همان چیزی بود که یکی از قدیمیترین فرنچایزهای فعال به آن نیازمند بود. قسمت هشتم دقیقاً همان مسیری را ادامه میدهد که قسمت قبلی شاهدش بودیم اما به لطف موفقیت هنری و تجاری RE 7، سازندگان به طور واضحی اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردهاند و این بار اثری ترسناکتر، گستردهتر و با لحظات غیرمنتظره بیشتر را تولید کردهاند که تا حد زیادی خیال طرفداران را از آیندۀ این سری بازی راحت کرده است و افرادی هم که کماکان حس و حال نسخههای قدیمی را ترجیح میدهند، میتوانند چشم انتظار بازسازیهای آن عناوین در فواصل بین عرضۀ نسخههای جدید باشند.
شمارۀ 2: Psychonauts 2
دنباله ساختن برای یکی از نادیده گرفته شدهترین آثار برتر تاریخ آن هم با فاصلهای 16 ساله از زمان انتشار، کار ترسناکی است که تجربه نشان داده معمولاً این قبیل عناوین نمیتوانند در اندازۀ انتظارات بی حد و حصر به وجود آمده ظاهر شوند. اما از نبوغ «تیم شیفر» و همکارانش چیزی غیر از ساخت اثری که حتی میتواند از نسخۀ اصلی هم به یادماندنیتر شود انتظار نمیرفت. Psychonauts 2 درست بعد از اتفاقات قسمت اول دنبال میشود و به همین دلیل نیاز است یا عنوان ابتدایی را بازی کرده باشید یا حداقل از کلیت داستان آن با خبر باشید که شاید باعث کاهش انگیزۀ مخاطبان برای رفتن به سراغ این بازی شود. گذشت زمان با گیمپلی قسمت اول چندان مهربان نبوده ولی اینجا تقریباً تمام کاستیهای قسمت قبل حل شده و با پلتفرمینگ استاندارد و لذتبخشی رو به رو هستیم. شوخیهای بازی همچنان هوشمندانه و به معنای واقعی خندهدار هستند و ادامه ماجراهای کاراکتر دوستداشتنی Raz و دوستانش، یکی از بهترین ماجراجوییهای سال 2021 است.
شمارۀ 1: It takes Two
«جوزف فارس» قبل از انتشار بازی، در مصاحبهای گفته بود که به هر کس که از It Takes Two خسته شود، 1000 دلار جایزه میدهد! حرف عجیبی در آن زمان که به نظر میرسید برای تبلیغات باشد ولی الان باید بگوییم که چیزی غیر از حقیقت نبوده است. It Takes Two در تجربه دو نفره خاص خود از شروع تا پایان، دائماً در حال تغییر و سوپرایز کردن مخاطب است و ایدههای هوشمندانهای که در گیمپلی و طراحی مراحل استفاده میکند که سراسر لذتبخش و جذاب هستند. مثل عنوان قبلی فارس و همراهانش، A Way Out، سازندگان کاملاً آگاه هستند که وقتی دو نفر در کنار هم قرار بگیرند، امکان ندارد حس رقابت بین آنها شکل نگیرد و به دنبال آزار و اذیت یکدیگر نباشند و این بهتر از هر چیزی در مینیگیمها و تواناییهای مکملی که در بخشی از دنیای بازی با آنها رو به رو میشوید، آشکار است که به منبع خوبی برای کل کل و شوخی بین دو بازیکن تبدیل میشود. چه کسی دوست ندارد وقتی فرد مقابل تمرکز زیادی کرده که یکی از پازلها را حل کند با پرتاب گوله برفی از راه دور او را متوقف کند؟ این موارد با یک حس شوخ طبعی خیلی خوب در داستان و بعضی اتفاقات ماندگارِ عجیب و غریب همراه شده تا این اثر را تبدیل به بهترین بازی سال 2021 به انتخاب اعضای تحریریه بازیمگ کند.
در بازیمگ بخوانید:
بهترین سریالهای کمدی سال 2021
بهترین مینیسریالهای سال 2021
نظرات