نویسنده: محمدجواد فرج الهی جمعه، 18 اسفند 1396
ساعت 16:00

نقد و بررسی فیلم Lady Bird

3 از 5

بررسی فیلم Lady Bird

فیلم کمدی-درام Lady Bird به کارگردانی و نویسندگی گرتا گرویگ در سال 2017 روانه پرده سینماها شد. این فیلم اولین تجربه خانم گرویگ در مقام یک کارگردان است. داستان فیلم در ایالت کالیفرنیا و در شهر ساکرامنتو روایت می‌شود و درباره‌ دوره‌ای حساس از زندگی یک دانش‌آموز دبیرستانی و رابطه‌ی آشفته‌ی او با مادرش است. ستاره فیلم هم بازیگر جوان و موفق، سیرشا رونان است که در قالب شخصیت دختر دبیرستانی، حسابی می‌درخشد. خب ما تا بدین‌جا یک کارگردان زن و یک ستاره زن جوان داریم؛ پس طبیعتا با یک اثر فمنیستی تمام عیار روبه‌رو هستیم! البته این عنوان، یک فیلم فمنیستی کلیشه‌ای نیست و فرق زیادی با سایر آثار از این قبیل دارد. با بازی‌مگ همراه باشید تا به بررسی تازه‌ترین اثر گرتا گرویگ بپردازیم.

نقد فیلم Lady Bird (لیدی بیرد)

اما موضوع فیلم چیست؟ Lady Bird داستان یک دختر نوجوان که در آستانه ورود به دانشگاه است، را روایت می‌کند. او به خاطر شرایط سخت اقتصادی پدر و مادرش، مجبور می‌شود به همراه خانواده به یک مکان دیگر مهاجرت کند و به اجبار در مدرسه‌ای مذهبی تحصیل کند؛ در صورتی که خودش اصلا اهل مذهب نیست! این وضعیت مدرسه و شرایط اقتصادی ضعیف خانواده و سخت‌گیری‌های مادر، همگی باعث نارضایتی و طغیان دختر جوان می‌شوند و این طغیان و عصبانیت، با تغییر نام او شروع می‌شود.

Lady Bird Rebelliousدختر جوانی که از نوع نگاه و ایستادنش می‌توان فهمید که نسبت به سایر دوستانش تفاوت دارد.

این دختر خانم نام اصلی‌اش را که توسط پدر و مادرش انتخاب شده، کنار می‌زند و اسم لیدی برد را روی خود می‌گذارد. او از تمام دوستان و معلمان و آشناهایش می‌خواهد که وی را لیدی برد صدا بزنند و اصرار زیادی بر این موضوع دارد. به طوری که نام لیدی برد به یک وسواس برایش تبدیل می‌شود.

اینکه چرا خانم لیدی برد می‌خواهد از نام اصلی‌اش فرار کند، یک موضوع روان‌شناختی است. وی از هویتی که دارد، از والدینش و از پیشینه‌اش ناراضی بوده و می‌‌خواهد از آن‌ها فرار کند. لیدی برد به خاطر پدر و مادر و وضع اقتصادی خانواده‌اش شرمنده است و تا جایی که می‌تواند، از آن‌ها فاصله می‌گیرد. او حتی جرات ندارد والدین و خانه و کاشانه‌اش را به دوستانش معرفی کند که مبادا جلوی دوستانی که وضع اقتصادی‌شان بهتر است، شرمنده شود. البته بخش دیگری از این ماجرا نه شرمندگی، بلکه حسادت است. لیدی برد به دلیل حسادتش به افراد ثروثمند، متوجه دارایی‌های با ارزشش مثل خانواده و دوستانش نمی‌شود و گاهی آن‌ها را فراموش می‌کند. فراموشی که باعث می‌شود لیدی‌برد هویتش را زیر پا گذاشته و فرار کند.

Lady Bird Dreamsدختران جوان در حال تماشای سقف آرزوهایشان!

 از طرفی این ماجرای فرار روانی از خانواده با موضوع ورود به دانشگاه درآمیخته می‌شود. لیدی برد سعی می‌کند دانشگاهی را انتخاب کند که از محل زندگی‌اش دور باشد. او با وجود شرایط اقتصادی سخت خانواده‌اش، از آن‌ها می‌خواهد که برایش یک وام بگیرند تا بتواند در دانشگاه مورد علاقه‌اش تحصیل کند. اینکه چه حوادثی برای لیدی برد پیش می‌آید و سرنوشت او به کجا ختم می‌شود، موضوع اصلی Lady Bird است و شما خودتان باید فیلم را تماشا کنید و ماجرا را بفهمید!

سیرشا رونان در اینجا با بازی فوق‌العاده‌اش، شخصیت لیدی برد را به خوبی نمایش می‌دهد. دوران نوجوانی همیشه با ویژگی‌ها و عناصر خاصی همراه بوده است. ویژگی‌هایی مثل احساسات نوجوانانه، عصیان و طغیان، عشق‌های لحظه‌ای، نگرانی‌ها و دغدغه‌های آینده، دوستی‌های ماندگار و ... سیرشا رونان نیز با بازی خود تمام این ویژگی‌ها را در شخصیت خود لحاظ می‌کند و تصویری کامل از یک دختر نوجوان امروزی به نمایش می‌گذارد. از طرفی کارگردان هم کاری می‌کند تا به خوبی با شخصیت اصلی فیلم، احساس همذات پنداری کنید، حتی اگر یک دختر نوجوان نباشید! حتی اگر یک آمریکایی نباشید! شما به خوبی خواهید توانست تا شرایط جامعه آمریکا و دختران نوجوان را درک کنید.

Lady Bird friendلیدی برد به همراه بهترین دوستش که تاثیر زیادی بر زندگی‌اش داشته است.

Lady Bird از آن دسته آثار فمنیستی نیست که زنان را موجوداتی کاملا قدرتمند، شکست ناپذیر و پر از امید به تصویر بکشد، بلکه برعکس سعی دارد یک نمای واقعی از ضعف‌ها و قدرت‌های زنان در دنیای امروز نشان دهد و در این بین، تا توانسته، نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ی آمریکا را به باد انتقاد گرفته‌ است.

Greta Gerwig lady birdصحبت‌های کارگردان فیلم در مصاحبه با هافینگتون پست: یک چیزی که ذهن مرا مشغول کرده بود، اتفاقات دهه 90 و تغییرات عجیب فناوری بود که موجب شد تا جامعه و به‌ دنبال آن محیط کار تغییر کنند و از طرفی این امر باعث ضعیف‌تر شدن طبقه متوسط جامعه شد. پدر و مادرهایی که 50 تا 60 سال سن داشتند، ناگهان از شغل همیشگی خود اخراج ‌می‌شوند و باید در کهن سالی به دنبال یک کار جدید می‌گشتند. علت این موضوع هم تغییر چشم‌انداز اقتصادی بود و وظایف شغلی هم دگرگون شده بودند. در نتیجه، والدین پیر و سرخورده به جای تفکر در مورد دوران بازنشستگی، باید شغل جدیدی برای خود‌شان پیدا می‌کردند. به نظرم این یک اتفاق مهم بود و من می‌خواستم بدون جهت‌گیری آن را در فیلم نشان دهم

به جرات می‌توانم بگویم که از زمانی که سریال برکینگ بد را دیده بودم، اثری مشاهده نکرده‌ام که تا این اندازه انتقادی باشد و جامعه‌ی آمریکا را حسابی بکوبد! فیلم Lady Bird از شرایط بد اقتصادیی انتقاد می‌کند که خانواده‌ها را روز به روز فقیرتر و ضعیف‌تر کرده و باعث شده که آن‌ها حتی نتوانند خرج تحصیل فرزندانشان را بپردازند. از طرفی دیگر موضوع بیکاری و تبعات آن را در جامعه نمایش می‌دهد. طوری که در یک صحنه، شما می‌بینید پدر و پسر هر دو برای یک شغل، مصاحبه می‌کنند و این یک سکانس کافیست تا دورنمای اقتصادی قشر متوسط و فقیر آمریکا را که به کلی خراب و نابود است، درک کنید!

در طرف دیگر، شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه آمریکا را داریم که دختران و زنان جوان را همچون برده جنسی به کار می‌گیرد. دخترانی که گویی تمام وظیفه‌شان رفع نیازهای جنسی مردان است و شما به خوبی می‌توانید این موضوع را در روابط عاشقانه و احساسی لیدی برد مشاهد کنید. حتی دختران این جامعه به ‌گونه‌ای تربیت شده‌اند که تصور کنند هدف غائی‌شان، رابطه جنسی با مردان است. از طرفی، جامعه به نیازهای عاطفی و احساسی این زنان توجهی نمی‌کند. عاطفه که عنصر کلیدی یک زن است و هویت او محسوب می‌شود، در این جامعه به کلی لگدمال شده‌است.

در بعد دیگر، ما شاهد انتقادهایی به ساختار خانواده در آمریکا هستیم. با وجود اینکه خانواده لیدی برد، یک خانواده سالم و نسبتا موفق است، اما در خانه آن‌ها خبری از شادی نیست. خبری از رابطه خوب والدین با فرزندانشان نیست. رابطه مادر با فرزند، پدر با فرزند، فرزند با والدینش و فرزند با فرزند هر کدام مشکلاتی دارد و موانعی بر سر راه آن‌ها است. این اعضای خانواده نمی‌توانند به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و دچار چالش‌های زیادی در این زمینه شده‌اند. آن‌ها انتظاراتی از یکدیگر دارند و هیچکس قادر نیست تا تمام مطالبات خانواده‌اش را پاسخ دهد. نه والدین خانواده به اندازه‌ای که فرزندشان می‌خواهد، ثروتمند هستند و نه فرزند خانواده آنطور که والدینش انتظار دارند، کامل و بی‌نقص است.

ناگفته نماند که رابطه لیدی برد با پدرش، خوب و نسبتا صمیمی است اما باز هم این رابطه دارای موانع و اشکالاتی است. به طور مثال، لیدی برد همیشه از پدرش می‌خواهد که او را چند قدم دورتر از مدرسه پیاده کند. شاید در ابتدا این موضوع ساده بنظر برسد و همه‌ی ما هم اینکار را انجام داده باشیم، اما ماجرا وقتی جالب می‌‎شود که بفهمید پدر لیدی برد اینکار را نشانه آن می‌داند که دخترش از او شرمنده است و نمی‌تواند پدرش را با افتخار به دوستانش نشان دهد! شاید این ماجرا تلنگری برای همه ما باشد تا با احترام و دقت بیشتری با والدین خود رفتار کنیم. آن‌ها همه چیز را می‌بینند و می‌فهمند و صرف اینکه چیزی نمی‌گویند دلالت بر نادانی آن‌ها نیست.

Lady bird Mother

Lady Bird Fatherدر دو تصویر بالا به خوبی می‌توانید تفاوت رابطه لیدی برد با پدر و مادرش را ببینید!

البته یک جنبه آموزشی فیلم این است که به ما می‌آموزد تا نقص‌ها و ضعف‌های اعضای خانواده خود را بپذیریم و خانواده را بعنوان جزئی جدانشدنی از هویت خود قبول کنیم. بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم، خانواده، ریشه‌ی وجود ماست و هر چه داریم، از خانواده داریم. تمام خصوصیات اخلاقی ما سرمنشائی در والدین و خانواده ما دارند. ما نمی‌توانیم از خانواده خود فرار کنیم، چرا که این فرار بیهوده است و نتیجه هرچه باشد، بی هویتی است و این اصلا خوشایند نیست.

البته ممکن است خیلی‌ها با دیدن اثر، متوجه این تم انتقادی شدید نشوند و فیلم را حتی یک اثر شاد و امیدوار کننده توصیف کنند! اما برای یافتن حقیقت فیلم، باید بیش از این‌ها کندوکاو کنید. اگر کمی در سکانس‌های فیلم عمیق‌تر نگاه کنید، متوجه یک پوچی و بی‌هدفی در فضای کلی اثر می‌شوید. یک بی انگیزگی برای ادامه زندگی آدم‌هایی خسته و درمانده که امیدی برای رسیدن به آرزوهایشان ندارند چون جامعه به آن‌ها اجازه‌ی این کار را نمی‌دهد.

در مورد نحوه روایت داستان باید گفت که کارگردان شما را خیلی زود وارد ماجرای فیلم می‌کند و سیر سریع حوادث داستان، یکی از ویژگی‌های بارز فیلم است. کارگردان یک ثانیه از زمان فیلم را تلف نمی‌کند و حتی ممکن است که در طول تماشای فیلم احساس کنید که روند داستان، زیادی سریع است و گاهی گیج‌تان می‌کند! البته این به معنای یک نقطه ضعف نیست چرا که Lady Bird اثری است که باید با دقت و تمرکز کافی آن را تماشا کنید تا بتوانید نکات پنهان و آشکار آن ‌را دریابید.

نکته جالب دیگر فیلم این است که در آن شخصیت منفی و یا خوب نداریم. اصلا خوب و بد در دنیای واقعی معنایی ندارد و آدم‌ها در موقعیت‌های مختلف، ممکن است برای یک لحظه خوب و برای یک لحظه بد باشند. همه‌ی ما مجموعه‌ای از نکات مثبت و منفی هستیم و خوشبختانه کارگردان فیلم، این موضوع را به خوبی درک کرده و شخصیت‌ها را با ظرافت تمام به تصویر کشیده و کاری کرده تا آن‌ها باورپذیر باشند. از طرفی اگر مشکلی هم میان شخصیت‌ها وجود دارد، صرفا به خاطر اشتباهات و کوتاهی یکی از طرفین نیست.

 به طور مثال در رابطه پر از مشکل لیدی برد و مادرش، هیچ یک از این دو، مقصر ماجرا نیست. بلکه هر کدام از آن‌ها به خاطر شرایط سختی که می‌گذرانند، واکنش‌های متفاوتی نسبت به موضوعات یکسان دارند و این تضاد دیدگاه‌ها باعث ایجاد موانع و مشکلات عدیده‌ای شده است. لیدی برد از والدین خود انتظار پول، محبت و آزادی عمل دارد و در سمت دیگر والدین لیدی برد از او انتظار صرفه‌جویی، پذیرش هویت خویش و تعالی را دارند و نمی‌توانند کوچکترین خطا و نقصی را از او تحمل کنند. این تفاوت نگرش‌ها، باعث ایجاد سلسه حوادثی جالب و دیدنی شده‌ که فیلم را بسیار جذاب کرده‌ است.

Lad Bird fightرابطه‌ی لیدی برد با مادرش، محور اصلی فیلم است.

شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید شخصیت لیدی برد کاملا برگرفته از دوران نوجوانی کارگردان فیلم یعنی گرتا گرویگ است. او نیز در دوران نوجوانی‌اش در یک مدرسه کاتولیک با قوانین سخت‌گیرانه تحصیل کرده و در دوران بحران اقتصادی زندگی کرده‌ است. پس به طبع با این الگوگیری و تجربیات شخصی کارگردان، ما شاهد یک اثر واقعی‌تر و با جزئیات‌تر هستیم.

تنها ایرادی که می‌توان به فیلم Lady Bird گرفت، پرداخت سطحی به موضوع مذهب است. درست است که فیلم لحظات زیای را به کنایه و طعنه‌ها و شوخی‌های مذهبی می‌گذراند، اما باید توجه کنیم که لیدی برد در یک مدرسه مذهبی تحصیل می‌کند و از طرفی تقریبا بیشترین جمعیت کاتولیک آمریکا در ایالت کالیفرنیا ساکن هستند و این موارد اهمیت موضوع را دو چندان می‌کنند. ای‌کاش کارگردان موضوعات مذهبی را به طور جدی‌تر و عمیق‌تر مورد بررسی قرار می‌داد. اگر او این کار را می‌کرد، نتیجه قطعا جذاب‌تر و جالب‌تر می‌شد.

در پایان باید گفت با وجود آنکه خانم گرتا گرویگ تحصیلات آکادمیک ندارد و این اولین تجربه کارگردانی‌اش است، اما او یک اثر خوش‌ساخت با جزئیات فوق‌العاده تحویل جامعه سینمایی داده است. فیلم Lady Bird پر از نکات ریز و درشتی است که می‌توانند آموزنده و مفید باشند. سیرشا رونان هم با بازی بسیار خوبش ثابت کرد که یک ستاره‌ پر از استعداد و آینده‌دار هالیوود است و قطعا از این پس ما با احترام بیشتری در مورد او قضاوت خواهیم کرد. نظر ما این است که فیلم Lady Bird را حتما تماشا کنید. این فیلم درام است و رگه‌هایی از کمدی هم در آن دیده می‌شود، اما شما باید با یک نگرش عمیق و ژرف به تماشای آن بپردازید تا بتوانید فیلم را با تمام وجودتان درک و حس کنید و از دیدن آن لذت ببرید.

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.