قطعا هر شخصی با دیدن انیمیشن کوکو تحت تاثیر موسیقی فوقالعاده این فیلم قرار میگیرد؛ ترانهسراهای این انیمیشن در مصاحبهای راجع به سیر تکاملی تولید آهنگهای فیلم صحبت کردند
هنگام کار بر روی انیمیشن «کوکو» (Coco)، ترانهنویسان و زوج ازدواجکرده «کریستن اندرسون-لوپز» و «بابی لوپز» مجموعهای از آهنگها را برای این اثر حاضر کردند؛ اما همانطور که معلوم شد کوکو تنها نیاز به یک آهنگ داشت. آهنگ «Remember Me» امسال نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین آهنگ شد؛ آهنگی که کل روند داستانی انیمیشن کوکو را به یکدیگر مرتبط میکند و شیرازهی اصلی آن را تشکیل میدهد.
ما ابتدا این آهنگ را در فیلم توسط «ارنستو دلا کروز»(با بازی بنجامین برت) موزیسین مشهور مکزیکی و الگوی قهرمان جوان ما یعنی «میگوئل»(با بازی آنتونی گونزالز) شنیدیم؛ میگوئل برخلاف عقیده خانوادهاش که موسیقی را در خانه ممنوع کردهاند، مخفیانه با گیتار این آهنگ را یاد گرفت. سپس میگوئل و مخاطبین متوجه شدند که آهنگ مرا به یاد بیاور در اصل یک لالایی بوده که توسط یکی از اجداد میگوئل برای دخترش سروده شده است. بسیاری از طرفداران لحظهی بازگشت میگوئل از سرزمین مردگان و خواندن این آهنگ برای مادر مادربزرگش را احساسیترین لحظه فیلمهای پیکسار میدانند.
لوپزها قبلا برای ترانهی «Let It Go» در فیلم یخزده (Frozen) توانستند جایزه اسکار را دریافت کنند؛ آنها اکنون با همکاری در پروژهی اقتباسی Frozen برای تئاتر Broadway، که 12 آهنگ جدید برای آن تولید کردهاند، نامزدی خود را در اسکار جشن میگیرند. طی یک مصاحبه با یاهو، کریستن و بابی عمیقا نحوه تکامل اهنگ کوکو را ذکر و ماجراجویی خود برای تولید آن را تعریف کردند.
آنها طی این مصاحبه مشکلات خود برای تولیدآهنگ، دوراهیهای گیجکننده برای ترانهنویسی و معنی آهنگ«Remember Me» را در زندگی شخصی خود توصیف کردند.
در ادامه با این مصاحبه جذاب همراه بازیمگ باشید.
یاهو: خب شما اکنون در تئاتر Broadway همکاری میکنید، در کنفرانسهای مطبوعاتی مختلف اسکار حضور دارید و پدرومادر نیز هستید؛ آیا شما اخیرا اصلا خوابیدهاید؟
کریستن اندرسون-لوپز: نه. یک بامداد دیشب به خودم میگفتم خب، من به یک لباس برای اسکار نیاز دارم، کار در برادوی را نیز نباید فراموش کنم، باید یادم باشد که فردا دخترم را به دکتر ببرم؛ اما اینها مشکلات شیرینی برای دستوپنجه نرم کردن هستند.
یاهو: وقتی «لین مانوئل میراندا»سال قبل در همین بخش نامزد اسکار شد، من با او طی مسابقات سوپربول صحبت کردم، زیرا این تنها زمانی بود که او وقت خالی داشت.
بابی لوپز: بله آن زمان مناسبی برای آهنگسازان است.
کریستن اندرسون-لوپز: ما در طول سوپربول کاملا آزاد بودیم، بایکدیگر شام خوردیم و صحبت کردیم؛ این لحظات بسیار دوستداشتنی بود.
یاهو: قبل از اینکه وارد مبحث آهنگ Remember Me شویم، میخواهم راجع به اینکه کار شما چطور با کوکو آغاز شد صحبت کنم؛ ما اخیرا شاهد انتشار صحنههایی حذفشده از فیلم در اینترنت بودیم، این صحنهها درواقع فیلم را بهصورت موزیکال نشان میداد و من با دیدن آن بسیار گیج شدم، زیرا بنیان داستان کوکو بر آن بود که خانواده میگوئل موسیقی را ممنوع کرده بودند. شاید شما اکنون بتوانید مشخص کنید آن زمانی که به پروژه پیوستید، داستان به چه شکل بود و چگونه تکامل یافت؟
کریستن اندرسون-لوپز: خب، شما دقیقا انگشت خود را بر دلیل موزیکال نشدن این اثر قرار دادید (با خنده) چون داشتن یک خانواده که در مورد علاقه نداشتن خود به موسیقی، طی این فیلم آهنگ بخوانند منطقی نبود. بنابراین ما از آن فاصله گرفتیم، کارهای زیادی برای تکامل روند داستانی این اثر انجام شد، ما داستان را ویرایش کردیم و آهنگهای درستی را به آن افزودیم.
بابی لوپز: من کمی بهعقب برمیگردم، کاری که برای انجام آن شجاعانه تلاش کردیم ولی موفقیتآمیز نبود؛ نفرینی بر روی این خانواده بعد از مرگشان وجود داشت که به دلیل پشت کردن به موسیقی در دنیاشکل گرفت، آنها همگی در جهان بعد از مرگ نفرین شده و مجبور بودند هر آنچیزی که میخواهند بگویند را بهصورت آهنگ بخوانند. ما نیز مجبور بودیم هر خط از دیالوگهای آنها را بهصورت آهنگ بنویسیم، بنظرم این ایده بسیار جالب و خندهدار بود، اما انجام آن منتفی شد.
یاهو: شما برای کوکو بر روی چند آهنگ کار کردید؟ آیا آهنگ Remember Me اولین آهنگ بود؟
بابی لوپز: آهنگ Remember Me اولین بود؛ این آهنگ در تمام ورژنهای فیلمنامه قرار داشت و بر روی همهی آنها جواب داد. این آهنگ همیشه احساسی بود و هیچوقت تغییر نکرد. ما سپس بر روی آهنگهای دیگر کار کردیم؛ من فکر میکنم پنج یا شش آهنگ دیگر نوشتیم.
کریستن اندرسون-لوپز: موضوع قابلتوجه دیگر این است که ما در بطن داستان حضور داشتیم؛ چیزی که خیلیها راجع به شغل ما و کاری که بر روی این آثار موزیکال بهویژه کوکو انجام میدهیم نمیدانند این است که ما از زمانی که بذر چنین آثاری کاشته میشود آنجا حضور داریم، ما به این کاراکترها شکل میدهیم، ما واقعا در شکلگیری شخصیت مامان ملدا سهیم بودیم، ما ساعتها و ساعتها بر روی این مسائل وقت میگذاریم؛ کاری که ما انجام میدهیم با کار یک ترانهنویس که بعد از پایان مراحل تولید فیلم آن را فرا میخوانند تا ترانه بنویسد بسیار متفاوت است؛ این کاری نیست که ما انجام میدهیم.
آنها به سراغ ما میآیند و میگویند ما علاقه داریم این فیلم را با آهنگ و یا بهصورت موزیکال تولید کنیم، آیا شما ما را همراهی میکنید؟ و ما نیز برای شکلگیری داستان، همکاری نزدیکی را با کارگردانان و فیلمنامهنویسان اثر آغاز میکنیم. ما بسیاری از همین همکاریها را در پروژهکوکو تجربه کردیم و فکر میکنم پنج یا شش آهنگ برای آن نوشتیم؛ این بیشتر شبیه یک سیر اکتشافی است. ما چندین ورژن از آهنگ «I want» را برای میگوئل، زمان حضورش در مخفیگاه خود و تماشای ارنستو دلاکروز نوشتیم.
بابی لوپز: جایی که او با گیتارش مینوازد و تلویزیون تماشا میکند.
کریستن اندرسون-لوپز: ما ورژنهای مختلفی از آن آهنگ را نوشتیم. یکی از این آهنگها که من واقعا آن را دوست داشتم، «Invisible Music» بود؛ این آهنگ بهمانند آن بود که میگفت «من فقط موسیقی نامرئی مینوازم»، دقیقا شبیه ما که تمام این آهنگ نامرئی را برای فیلم نوشتیم.(باخنده) البته ما برای رسیدن به بهترین نتیجه چندین ورژن از آهنگها را نوشتیم و به نظرم کار کاملا درستی انجام دادیم.
یکی از مهمترین عناصر داستان فیلم این است که اگر شما مکزیکی-آمریکایی و یا مکزیکی باشید، خانواده خود را در آن میبینید، خانواده خود را در آن میشنوید و درنهایت من فکر میکنم هدف صحیح داستان نیز هدایت افکار این افراد به همین سمت بود.
یاهو: آیا کوکو از آن پروژههایی بود که بهمحض شنیدن ایدهاش با آن موفقت کردید؟ یا صرفا فقط به چشم فرصتی برای یک همکاری مشترک با پیکسار به آن نگاه میکردید؟
کریستن اندرسون-لوپز: بله هردوی آنها. (باخنده)من و بابی در ابتدای کار خود، جهت تبدیل عنوان «در جستجوی نمو» به یک اثر موزیکال برای دنیای والت دیزنی، به پیکسار رفتیم؛ ما وقتی در این تور بودیم، از تمام تالارهای مخفی و خلاقانه آن دیدن کردیم و همچنین متوجه شدیم که آنها چقدر به این موضوع اهمیت میدهند که کارکنانشان به شغل خود عشق بورزند. ما بعدازاینکه آنجا را ترک کردیم بهنوعی یک برداشت جالب از پیکسار داشتیم؛ پیکسار هم نقش پدر و هم نقش مادر را برای کارکنانش دارد. (با خنده) این یک رویا بود که در آنجا با داستاننویسان مطرح و فوقالعاده همکاری کنیم. وقتی آنها گفتند ما یک چیزی در دست داریم، من و بابی گفتیم: « بله! مهم نیست! هرچه که باشد ما قبول میکنیم!»
بابی لوپز: وقتی آنها ایدهآهنگ «Remember Me» را به ما دادند، من احساس خاصی داشتم؛ خب این ایدهای بود که من هرگز نشنیده بودم؛ یک آهنگ با دو معنی، که کل طرح و داستان فیلم بر مبنای آن شکل میگیرد. در طول فیلم نهتنها مشخص میشود که این آهنگ توسط یک ترانهسرای دیگر نوشته شده است، بلکه معنی آن نیز با آشکارسازی این موضوع بهنوعی تغییر میکند. این آهنگ در آخر فیلم، احساسیترین لحظهی داستان را شکل میدهد. (لحظهی خواندن آهنگ توسط میگوئل برای مادر مادربزرگش) ما برای این ایده بسیار هیجانزده بودیم و واقعا میخواستیم در پروژه کوکو شرکت داشته باشیم.
یاهو: شما سرانجام چگونه نوشتن آهنگ «Remember Me» را به اتمام رساندید؟
کریستن اندرسون-لوپز: بعد از ساعتها، روزها و سالها صحبت، در صبح یکی از روزها، بابی وقتیکه هنوز شرت ورزشی بوکسش را برتن داشت این ملودی زیبا به ذهنش رسید. او آن متن را هنگامیکه من در بزرگراه بودم به گوشی من ارسال کرد؛ درواقع این آهنگ باعث حل معمای چندین سالهی ما شد و همچنین احساسات شخصی واقعی مرا نیز دربر داشت، اینکه چطور مجبورم برای کارم فرزندان خود را ترک کنم. ما باید از تمامی خطهای اهنگ و هر کلمهی آن مطمئن میشدیم تا بتوانیم به بهترین نحو تمام جنبههای احساسی آن را بیان کنیم.
یاهو: اهنگ Remember Me به زبان اسپانیایی نیز در فیلم ترجمه شده است؛ آیا شما در این پروسه دخالت داشتید؟
بابی لوپز: دیزنی ارتشی از بهترین و بزرگترین مترجمان سراسر جهان را در اختیار دارد که این کار را به نحو احسنت انجام میدهند. من متاسفانه نمیتوانم اسپانیایی صحبت کنم، اما شنیدهام که ترجمه اسپانیایی واقعا ازلحاظ احساسات و کیفیت با زبان انگلیسی متناقض بوده و دارای نکات ظریف منحصربهفرد خود است که آن را از زبان انگلیسی متمایز میکند.
هر ورژن اسپانیایی از این آهنگ که تاکنون به گوش من رسیده، بسیاربسیار برایم رضایتبخش بوده است؛ تنها ورژن اسپانیایی که ما در آن همکاری داشتیم، آهنگی بود که بعد از پایان فیلم پخش شد.
ما یک تیم ترجمه تشکیل دادیم و دومین و سومین نسخه شعر این آهنگ را نوشتیم؛ بنابراین ما اکنون یک ورژن سه دقیقهای داریم که در ابتدای نوشتن آهنگ، آن را هرگز نداشتیم. سرانجام ما توانستیم تمام ورژنهای آهنگ فیلم کوکو را به اتمام برسانیم.من در مراسم خاکسپاری مادرم آن را خواندم و این بسیار زیبا بود که توانستم نسخه کامل اهنگ «Remember Me» را آنجا بخوانم.
کریستن اندرسون-لوپز: این موضوع در ماه آگوست رخ داد و بسیار زیبا بود؛ وقتیکه بابی این آهنگ را با پیانو از عمق قلبش خواند، معنی و انرژی متفاوتی را به من القا کرد.
بابی لوپز: اگرچهمن غمی بزرگی را در آن لحظه تجربه میکردم، اما به دلیل اینکه توانستم بر روی این اثر در آن بازهزمانی کار کنم، خوشحال بودم؛ این خیلی خوب است که موسیقی را در آن لحظات کنار خود حس کنید و آن به شما کمک کند.
یاهو: در پایان و صحنهای که میگوئل آهنگ «Remember Me» را برای مادرجد مادربزرگش خواند، فکر میکنم تنها زمانی بود که من، شوهرم و همسرم همگی خیلی سخت و بهطور همزمان در سالن سینما گریه کردیم؛ عکسالعمل شما با دیدن این صحنه چه بود؟
کریستن اندرسون-لوپز: ما نیز دقیقا مانند شما بودیم؛ ما وقتی اولین بار در سال 2013 فیلمنامه را خواندیم گریه کردیم و از آن زمان هر بار که این صحنه را میدیدیم، اشک در چشمانمان جاری میشد. ما همچنین نباید کار شگفتانگیز انیمیشنسازان پیکسار را فراموش کنیم؛ هوشیاری آنها، طراحی فوقالعاده چهرهی مادربزرگ کوکو و لبخند او در آخر، محشر بود.
بابی لوپز: بنظر من عکسالعمل النا نیز تاثیرگزار بود، زیرا او در طول فیلم احساسات خود را راجع به فراموششدن توسط تنها مادرش پنهان میکرد؛ من هرزمان نگاه مبهوت او به مادرش را تماشا میکنم، ناخودآگاه اشک بر چشمانم جاری میشود.
یاهو: این اولین حضور شما در اسکار نیست؛ این جایزه و مراسم اکنون چه جایگاهی در زندگی شما دارند؟ آیا برای شما عادی شدهاند؟ آیا این بهمانند شروع یک فصل ورزشی یا چیزی شبیه به آن است؟
کریستن اندرسون-لوپز: این بسیار متفاوت است؛ چون در مسابقات ورزشی ورزشکاران، طی هر فصل همان کار سال قبل را انجام میدهند، اما برای ما اینطور نبوده و ترانهسرایی تکرار کار گذشته نیست.
ما برای دومین بار در این مراسم حضور خواهیم داشت و قصد داریم این بار لذت ببریم و راحت باشیم؛ ما در اولین تجربهی حضور خود در این مراسم بسیار بیقرار بودیم و با خود میگفتیم چهکار کنیم؟ ما داریم این کار را اشتباه انجام میدهیم، ما شخصی را نمیشناسیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ من نمیدانم چه لباسی بپوشم؛ اما اینبار ما بسیار راحتتر هستیم و قصد داریم خوش بگذرانیم، ما حتی راجع به این موضوع با استیون اسپیلبرگ نیز صحبت کردیم!
بابی لوپز: انگار برای تجربهی دوم خود در این مراسم و حضور یافتن در آن، سوار یک غلتک شدهایم؛ ما بسیار آرام هستیم.
کریستن اندرسون-لوپز: ما قرار است دو دختر خود را نیز به این مراسم بیاوریم؛ آنها الان 12 و 8 ساله هستند، پس سن آنها برای حضور در این مراسم مناسب است.
ازآنجاکه هماکنون در تئاتر Broadway درگیر هستیم، نمیتوانیم زیاد آنها را ببینیم؛ ما درواقع میخواهیم آنها را همراه با خود به مراسم اسکار ببریم تا در کنار هم لحظات خوشی را سپری کنیم. مهم نیست که چه چیزی درمورد این موضوع منتشر شود، این قرار است روزی باشد که در تمام طول عمرخود از آن به شادی یاد کنیم.
نظرات