نویسنده: سپهر گلمکانی چهارشنبه، 26 شهریور 1399
ساعت 18:50

نقد و بررسی سریال White Lines

نقد سریال خطوط سفید - White Lines

5 از 5

معمولاً شبکه‌ها از معیارهای مرسوم در جهت کنسل کردن یک مجموعه تلویزیونی استفاده می‌کنند. این معیارهای مرسوم شامل عدم جذب بیننده به اندازه کافی، کسب نقدهای منفی از سوی منتقدان و برآوردن هزینه تولید بالا هستند. البته گاهی اوقات شبکه‌های پخش کننده این معیارها را نادیده می‌گیرند و در حساس‌ترین مقطع زمانی، بهترین سریال‌های خود را که از نظر سطح کیفی و میزان جذب بیننده عالی عمل می‌کنند،  تصمیم به کنسل کردن مجموعه می‌گیرند. این تصمیم در بسیاری از اوقات طعم دهان طرفداران پروپاقرص مجموعه‌ها را تلخ می‌کند و شبکه‌ها نیز دلیل منطقی در جهت کنسل شدن این مجموعه‌ها ارائه نمی‌دهند. همچنان بسیاری از طرفداران از کنسل شدن ناگهانی سریال‌های بی نظیری مانند هانیبال (Hannibal)، پیت شیاد (Sneaky Pete)، خورشید کم‌فروغ زمستان (Low Winter Sun) و فریکز و گیگز (Freaks and Geeks) متعجب هستند و به نظر می‌رسد که اکنون باید سریال خطوط سفید (White Lines) را هم به این فهرست طلایی اضافه نماییم. اثر جدید سازنده سریال پرطرفدار خانه کاغذی (La casa de papel) با ارائه‌ی قصه‌ای رازآلود و دیوانه‌وار، مورد بی‌لطفی شبکه اینترنتی نتفلیکس (Netflix) قرار گرفت. در ادامه با بازی مگ همراه باشید.

White Lines_1

داستان سریال White Lines پیرامون دختری جوان با نام زوئی کالینز (با بازی لورا هادوک) است که پس از بیست سال جسد برادرش را در شهر آلمریا اسپانیا پیدا می‌کند. او که مدت‌ها قبل می‌داند که آخرین مقصد برادرش شهر توریستی ایبیزا بوده است، تصمیم می‌گیرد تنهایی به این شهر سفر کند تا پرده از راز معمای قتل برادرش بردارد. در طول سریال، زوئی درگیر مسائلی می‌شود که سفر ماجراجویانه او به یک اتفاق غیرمتعارف تبدیل می‌شود.

با اینکه سریال La casa de papel توانست طرفداران بی‌شماری را به شبکه اینترنتی Netflix وابسته کند و حتی به یک برند برای این شبکه تبدیل شود ولی هرگز نمی‌توان حفره‌های داستان سرایی و سوتی‌های فرمیک این سریال را نادیده گرفت. به جرئت قصه و طرح White Lines به مراتب بهتر از La casa de papel است. سریال White Lines سعی می‌کند که تلفیقی از سریال‌های دودمان (Bloodline) و نارکوها (Narcos) باشد که عملاً هم در تأثیری پذیری از این دو اثر موفق عمل می‌کند. داستان از همان ابتدا با هیجان و قدم‌های درست آغاز می‌شود و عشق و وابستگی زوئی به اکسل (با بازی تام ری هری) به نیروی محرکه‌ای قوی برای آغاز سفر پروتاگونیست به شهر توریستی ایبیزا تبدیل می‌شود. هوش و ذکاوت الکس پینا (Alex Pina) در جهت انتخاب شهر ایبیزا برای روایت قصه‌اش قابل تحسین است. شهری که بارها از زبان خود شخصیت‌ها و حتی شهروندان حقیقی به عنوان شهر عیش و نوشِ بی حد و مرز بیان می‌شود. شهری که با پارتی‌های دیوانه‌وار، آیین‌های مذهبی، موسیقی و مواد مخدر پا برجا مانده است و قانون نیز در این زمینه کم‌ترین دخالت را می‌کند. البته الکس پینا در تصویر کشیدن سکانس‌های پارتی کمی زیاده روی می‌کند و گاهی اوقات تصاویر زننده و مبتذل می‌شوند.

White Lines_2

جو جنایی حاکم بر قصه و درگیرشدن سایر شخصیت‌های قصه از جمله شخصیت بوکسور و مارکوس، هر اپیزود با پایانی نفس گیر به اوج می‌رسد ولی رفته رفته این جو کاهش می‌یابد و عناصر ملودرام، رمانتیک و کمدی سیاه هم به قصه اضافه می‌شود تا خصلت‌های پروتاگونیست و سایر شخصیت‌ها را تغییر یابد. این عناصر تلفیقی بیشتر در ریشه اصلی سریال‌های آمریکای جنوبی و اسپانیایی زبان دیده می‌شود و کاملاً هویداست که الکس پینا در اولین اثر انگلیسی زبان خود، این عناصر را ناخودآگاه برای کشش قصه اضافه کرده که غالباً خسته کننده و دور از جریان اصلی قصه هستند. به عنوان مثال، رابطه نامشروع زوئی با بوکسور، محافظ و بادیگارد خانواده کالافات ،عشق چند بعدی کیکا (با بازی مارتا میلانر) پس از فروپاشی رابطه‌اش با اکسل و ملاقات‌های پنهانی کانچیتا (بلین لوپز) با یک کشیش که عملاً نقش زائدی در قوس داستانی سریال دارند.

از میان شخصیت‌های مکمل سریال White Lines، شخصیت‌های مارکوس و بوکسور در بسیاری از سکانس‌ها گوی جذابیت و همزاد پنداری را از زوئی می‌ربایند. مارکوس که دوست صمیمی اکسل بوده و اکنون به  یک دی جی شکست خورده و فروشنده بدیمن مواد مخدر در ایبیزا تبدیل شده، با ماجراهایی درگیر می‌شود که طنز قصه را چند برابر می‌کند. شکستن مکرر زانویش و دروغ‌های آشکاری که بیان می‌کند، عملاً مخاطب را می‌خنداند و بی‌شک نمی‌شود از هنرنمایی درست دانیل میس در این نقش اشاره نشود. شخصیت بوکسور از همان الگو و خصلت شخصیت دوست‌داشتنی مایک ارمانتات در سریال افسارگسیخته (Breaking Bad) تبعیت می‌کند. او یک بادیگارد و پاک ساز است که معمولاً گندکاری‌های فرزند ناخلف خانواده کالافات را پاک می‌کند. شخصیتی قوی هیکل و شوخ طبع با بازی قابل قبول نونو لوپز (Nuno Lupez) که در جریان قصه، درگیر رابطه‌ای عاشقانه با روئی می‌شود. بوکسور با اینکه تمام خصلت‌های یک شخصیت جذاب را برای مخاطب دارد ولی می‌بینیم که پس از اپیزود اول، راه خودش را گم می‌کند. او که از سوی رئیس خود موظف است که پرده از راز قتل اکسل کالینز بردارد، ناگهان به علاج خرده مشکلات زوئی تبدیل می‌شود که چندان مخاطب آن همکاری کارآگاه گونه زوئی و بوکسور را در ادامه نمی‌بیند. انگار کمیستری زوئی - بوکسور در قصه به خوبی پیاده سازی نشده است.

کارگردانان سریال White Lines بهترین قاب‌ها را از مکان‌های زیبای شهر ایبیزا می‌گیرند و فضای سریال را خوش رنگ و لعاب و برجسته می‌سازند. تدوین بسیار حرفه‌ای کار شده است و به ندرت کات‌هایی شتاب زده و بی‌دقت به چشم می‌خورند که به ترتیب روایی قصه آسیب بزنند. تمامی کات‌ها برای نشان دادن سکانس‌های فلش بک و اتصال آن با سکانس‌های زمان حال با دقت و ظرافت انجام شده است. اسپانیا و شهر ایبیزا یکی از مظهرهای موسیقی سنتی هستند ولی در طول سریال متأسفانه هیچ یک از سازهای موسیقی سنتی را در این مجموعه نمی‌شنویم. موسیقی سریال تنوع ندارد و صرفاً خلاقیتی به کار گرفته نشده است. حتی ترک‌های موسیقی الکترونیک و هوس - پاپ یکنواخت و کلیشه‌ای هستند و مخاطب را درگیر فضای آغشته با موسیقی کلاب نمی‌کند. بخشی که در سریال اسپانیایی زبان Narcos جز نکات مثبت اثر فراموش‌نشدنی شبکه نتفلیکس تلقی می‌شد.

White Lines_3

گرچه دراپیزود پایانی فصل اول سریال White Lines، معمای قتل اکسل کالینز برملا می‌شود ولی نمی‌توان کتمان کرد که White Lines  پتانسیل این را داشت که با قصه‌ای تازه‌تر در شهر بی‌نظیر ایبیزا، نتفلیکس فرصت خودنمایی دیگری به الکس پینا اهدا کند. White Lines یکی از مجموعه‌های قابل قبول شبکه Netflix در چند سال اخیر بوده که با توجه به کنسل شدنش، اثری سرگرم کننده و لذت بخش است.

نقد و بررسی سریال White Lines | خطوط سفید
3.5از 5

پیشنهاد می‌دهیم که طرفداران سریال های نارکوها و خانه کاغذی، این مجموعه را تماشا کنند!

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.